آیا زنها ذاتاً بدخلق هستند؟
به نظر میرسد که علم امروز این ایده را تایید میکند که مغز خانمها برای بالا بردن اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی ساخته شده است. و این مشکل با برنامههای غذایی پر پروتئین و کمکالری لاغری که اغلب دنبال میکنند بدتر هم میشود.
از قدیم زنها بیشتر از افسردگی رنج میبردند. تقریباً یکی از هر چهار زن در نقطهای از زندگی خود به دنبال درمانی برای افسردگی میرود درحالیکه این آمار برای مردان یکی از هر ده نفر است.
کاری از دست ما ساخته نیست: علم امروز این ایده را تایید میکند که مغز خانمها برای بالا بردن اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی ساخته شده است.
این با برخی عوامل اجتماعی قابل توضیح است – زنان در مقایسه با مردان بیشتر به دنبال درمان برای علائم خود هستند. اما در یک تحقیق جدید دو تفاوت عمده در طریقه پردازش سروتونین که همان هورمون شادیآفرین است در زنان و مردان مشخص شد.
بالا بودن میزان سروتونین احساس شادی و رضایت را افزابش داده، اشتها را کاهش میدهد و خواب را تقویت میکند. پایین بودن میزان این هورمون در بدن با افسردگی در ارتباط است. این اطلاعات درمورد سروتونین است که باعث ساخته شدن بسیاری از داروهای ضدافسردگی شده است.
این داروها که شامل پروزاک (Prozac) هستند، با بالا بردن میزان سروتونین موجود در مغز عمل میکنند.
دانشمندان در یک موسسه تحقیقاتی در سوئد از اسکنهای مغز برای کشف سطح سروتونین در زنان و مردان استفاده کردهاند. و نتایج این بررسیها برای خانمها چندان خوشحالکننده نیست.
دانشمندان به میزان مصرف سروتونین در خانمها و آقایان توجه کردند — اینکه چه میزان سروتونین توسط مغز مصرف میشود. اسکنهای آنها نشان داد که خانمها گیرندههای سروتونین بیشتری نسبت به آقایان دارند.
هر سلول در بدن بر روی سطح خود محل گیرنده دارد. اینها معادلهای سلولی از ایستگاههای تعمیرگاهی یا پمپ بنزین هستند که به سلولهایتان سوخت میرسانند. فقط تفاوت آنها این است که محل گیرندههای سلول موادی مثل موادمغذی و هورمونها را وارد و خارج میکند.
درمورد سروتونین، اینکه تا چه اندازه احساس خوشحالی میکنید نه تنها به میزان سروتونین که میسازید بستگی دارد بلکه با این نیز مرتبط است که محل گیرنده کافی در مغز برای به عمل انداختن آن وجود داشته باشد.
این واقعیت که زنانی که در آن تحقیق سوئدی شرکت کرده بودند محل گیرنده سروتونین بیشتری در مغز خود داشتند به نظر خبر خوبی است همینطور یافته دیگری که میگفت خانمها سطح پایینتری از پروتئین دارند که مصرف سروتونین را مختل میکند.
این یعنی سروتونینهای قدیمی شما به گردش ادامه میدهند، از سطح عادی بالاتر رفته و باعث میشوند احساس شادی بیشتری کنید.
بنابراین خانمها نه تنها محلهای بیشتری در مغز خود دارند که میتواند توسط سروتونین فعال شود، بلکه به نظر میرسد که آن را به مدت بیشتری هم میتواند نگه دارد.
اما در واقعیت این تحقیق سوئدی چیز دیگری نشان میدهد. وقتی سلولها با کمبود مادهشیمیایی مثل سروتونین روبهرو باشند، برای گفتن هر ذره از آن هر گیرندهای که دارند را باز میکنند.
طبیعت آنها این است: خانمها نسبت به آقایان هورمون «شادیساز» کمتری تولید میکنند
خانمهایی که محل گیرنده بیشتری دارند و سروتونین موجود را بیشتر نگه میدارند نشان میدهد که در نقطه اول مقدار کمتری داشتهاند.
تحقیقات و مطالعات دیگر نیز این ایده را تایید میکنند که زنان مقدار سروتونین کمتری به نسبت مردان تولید میکنند. دانشمندان دانشگاه مونترال به این نتیجه رسیدهاند که مغز آقایان به طور متوسط ۵۲ درصد سروتونین بیشتری به نسبت خانمها تولید میکند. دلیل آن میتواند تفاوتهای موجود در هورمونهای جنسی مردان و زنان باشد.
بااینکه یافتهها درمورد تولید کمتر سروتونین در خانمها بحثبرانگیز است، براساس مطالعات انجمن بریتانیا استروژن و تستوسترون، اصلیترین هورمونهای استیروئیدی جنسی، بر رفتار تاثیر میگذارند.
اما استروژن بخاطر نوسانیتر بودن سطح هورمونی تاثیر شگفتتری بر زنان دارد.
استروژن به طور خاص گیرندههای سروتونین در مغز را تحریک میکند.
وقتی سطح هورمونها نوسان مییابد، حساسیت مغز به سروتونین تغییر کرده و ازاینرو مقداری که از قبل نیاز داشتید دیگر کافی نخواهد بود.
این میتواند توضیح دهد که چرا سطح سروتونین در خانمها وقتی میزان استروژن آنها کم است پایین میآید — مخصوصاً در روزهایی که نزدیک به عادتماهیانه آنهاست، بعد از زایمان و در زمان یائسگی.
و مشکل اینجاست که این تاثیر جمعشونده است. درکنار نوسان هورمونها، خانمها استرس و ترومای بیشتری را هم در طول زندگی خود تجربه میکنند (بخاطر اتفاقات مختلف در طول زندگی).
این به مرور زمان توانایی مغز و غده آدرنال برای تنظیم خلق و خو و جنسیت را از بین میبرد و خانمها را بیشتر در معرض افسردگی قرار میدهد.
ناکافی بودن سطح استروژن میتواند موجب افسردگی شود، به همین دلیل است که خانمهایی که نزدیگ به دوران یائسگی هستند از آن رنج میبرند.
پس خانمها مخصوصاً آنها که قبل از عادتماهیانه، بعد از زایمان یا نزدیک به یائسگی هستند برای شادتر بودن باید چه کارهایی انجام دهند؟
اول اینکه حتماً باید با پزشک متخصص زنان صحبت کنید زیرا قرصهای ضدافسردگی خفیف میتواند کمککننده باشد. اگر این داروها نامناسب تشخیص داده شدند، تغییر در سبک زندگی مثل استرس، رژیمهایغذایی بد و ورزش نکردن (حتی کمبود نور خورشید) که همه موجب تخلیه سروتونین میشوند، میتواند مفید باشد.
مصرف پروتئین مثل بوقلمون و پنیر که حاوی مقدار بالایی تریپتوفان هستند که آمینواسیدی است که بدن برای تولید سروتونین مصرف میکند. هم میتواند مفید باشد. اما در مصرف پروتئین زیادهروی نکنید و کالریهای مصرفی خود را نیز کم نکنید.
تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه آکسفورد نشان داده است که سه هفته محدود کردن کالریهای مصرفی در هر دو جنسیت زن و مرد، تریپتوفان را کاهش داده و این مسئله در خانمها شدت بیشتری داشته است. رژیمهای غذایی واقعاً خانمها را بدخلقتر میکند.
اما رژیمهای پرپروتئین هم میتواند مشکلساز باشد زیرا بااینکه تریپتوفان از پروتئین ساخته شده است، برای اینکه عمل کند باید از طریق خون وارد مغز شود و برای حفظ جا و مکان خود با دیگر آمینواسیدها بجنگد.
موثرترین راه برای بالا بردن میزان تریپتوفان در مغز خوردن غذاهای حاوی کربوهیدرات است که تولید انسولین را افزایش میدهد. این آمینواسیدهای رقیب را از خون پاک کرده و باعث میشود تریپتوفان بیشتری وارد مغز شود.
به همین دلیل است که خانمها بیشتر از آقایان طرفدار شکلات هستند، مخصوصاً قبل از عادتماهیانه که میزان استروژن در بدن پایین است.
و اگر یک رژیمغذایی پرپروتئین را دنبال میکنید، هفتهای یک یا دو بار یک غذای آزاد داشته باشید تا روحیهتان کمی تقویت شود.
برخی اختلالات روانی در زنان شایع تر است. دلایل این تفاوت های جنسیتی و همینطور چگونگی داشتن احساس خوب و محافظت از خود را بدانید .
اگر شما زنی هستید که تجربه افسردگی، اضطراب، و یا اختلالات دیگر سلامت روان را داشته اید بدانید تنها نبوده اید
بر اساس یک نظرسنجی که اخیرا در آمریکا صورت گرفت ۲۹ میلیون زن آمریکایی، یا حدود ۲۳ درصد از جمعیت زنان، یک اختلال مرتبط با سلامت روانی قابل تشخیص را در سال گذشته تجربه کرده اند. با توجه به اینکه این آمار فقط از موارد گزارش شده بوده وممکن است میلیون ها موارد دیگربوده که برای درمان مراجعه نکرده اند و در نتیجه گزارش نشده است.
سلامت روان: مسائل سلامت زنان
برخی از شرایط سلامت روانی بیشتر در زنان رخ می دهد و می تواند نقش مهمی در وضعیت سلامت کلی یک زن را بازی کند.
در حالی که مردان میزان بالاتری از اوتیسم، اسکیزوفرنی ، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اعتیاد به الکل را نشان می دهند مشکلات شایع تر روانی در زنان تر شامل تجربه
• افسردگی:زنان دو برابر بیشتر از مردان( ۱۲درصد از زنان در مقایسه با ۶ درصد از مردان) به افسردگی مبتلا می شوند.
• اضطراب و ترس های خاص: اگر چه مردان و زنان به طور مساوی توسط چنین شرایطی از سلامت روانی به عنوان اختلال وسواس و هراس اجتماعی تحت تاثیر قرارمی گیرند اما در کل زنان دو برابر بیشتر از مردان به اختلال ترس، اضطراب و ترس های خاص دچار می شوند .
• سندرم استرس پس از سانحه (PTSD) :تثبیت حالات فردی بیمار در زنان احتمال ابتلا به PTSD بعد از یک رویداد آسیب زا حدود دو برابر بیشتر است.
• اقدام به خودکشی.:مردان ۴ برابر بیشتر از زنان در اقدامات خودکشی ی میرند اما نرخ تلاش برای خودکشی زنان دو یا سه بار بیشتر از مردان است.
• اختلالات اشته:. حداقل ۸۵ درصد زنان از اختلالات بی اشتهایی و ۶۵ درصد از اختلالات پرخوری رنج می برند
سلامت روان: علائم متفاوت زنان
حتی زمانی که در مردان و زنان یک تشخیص مشترک در زمینه مشکلات روانی داده می شود ،ممکن است علائم و در نتیجه درمان متفاوتی داشته باشند .
به عنوان مثال، یک مرد که افسرده است به احتمال زیاد مشکلات شغلی پیدا می کند در حالی که یک زن افسرده بیشتر احتمال دارد علائم جسمی، مانند خستگی و یا اختلالات اشتها و خواب داشته باشد. بر خلاف همتایان مرد افسرده، زنان در عرض چند سال بعد از شروع افسردگی تمایل بیشتری به سوء استفاده از الکل دارند و با احتمال بیشتری به استفاده از رسانه های مذهبی و عاطفی برای جبران علائم افسردگی روی می آورند مردان در چنین مواقعی اغلب از طریق ورزش و سرگرمی به مبارزه به افسردگی می پردازند
زنان مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب دچار افسردگی و اختلال تفکر می شوند، در حالی که مردان مبتلا به اسکیزوفرنی احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به یک فرد بی تفاوت و جامعه گریز دارند زنان مبتلا به اسکیزوفرنی معمولا پاسخ سریعتری به داروهای ضد جنون داده و نیاز به مراقبت شخصی کمتری دارند.همچنین زنان مبتلا به اسکیزوفرنی علائم رفتاری بیشتری را نشان می دهند که می تواند روند تشخیصی را پیچیده کرده و در نتیجه برای بیمار علاوه بر داروهای ضد روان پریشی نیاز به دارو های تثبیت کننده حالات نیز باشد .
سلامت روان: چرا تفاوتهای جنسیتی وجود دارد؟
آنچه که در مغز و بدن زنان سبب افتراق این پاسخ ها به بیماری های روانی می شود چیست :
• تأثیرات بیولوژیکی. نوسانات هورمونی زنان نقش مهمی در خلق و خو و افسردگی بازی می کند. هورمون استروژن می تواند اثرات مثبت در مغزایجاد کند زنان مبتلا به اسکیزوفرنی در مراحل خاصی از چرخه قاعدگی خود از علایم شدید عصبی در مغزشان کاسته شده و سبب حفظ ساختار سلول مغز می شود و از آن ها در برابر برخی از جنبه های آلزایمر محافظت می کند. از سویی دیگر، زنان تمایل به تولید کمتر هورمون سروتونین که یک تثبیت کننده حالات است دارند و سنتز آن در زنان آرام تر از مردان صورت می گیرد که این امر ممکن است دلیل نرخ بالاتری از افسردگی در زنان باشد همچنین آرایش ژنتیکی یک زن نیز به ایفای نقش در توسعه چنین اختلالات عصبی آلزایمر می پردازد
• تاثیرات اجتماعی و فرهنگی است. با وجود پیشرفت در برابری جنسیتی، زنان هنوز هم هنگامی که به قدرت اجتماعی و اقتصادی، می رسند با چالش هایی از قبیل وضعیت، موقعیت، و وابستگی مواجه هستند که این مسئله می تواند منجر به افسردگی و سایر اختلالات روانی شود زنان هنوز مراقبان اولیه برای کودکان هستند، و همچنین تخمین زده می شود که ۸۰ درصد آن ها از سالمندان خود نیز مراقبت می کنند ، که این کار ها استرس را به زندگی یک زن می افزاید .
دختران تمایل بیشتری به نارضایتی از بدن خود دارند بخصوص در زمان بلوغ،که این حالت نیز یک واکنش است به افسردگی. همچنین دختران از نظر جنسی بیشتر از پسران مورد آزار قرار گرفته و به یک پنجم زنان تجاوز یا اقدام به تجاوز به عنف شده است که می تواند به افسردگی و اختلال و هراس منجر شود.
• تاثیرات رفتاری. برخی معتقدند که زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد اختلالات سلامت روان هستند و پزشکان بیشتر در معرض تشخیص یک زن با افسردگی برای درمان بیماری با داروهای تغییر خلق و خویی می باشند زنان با احتمال بیشتری نگرانی های بهداشت روان خود را با یک پزشک عمومی در میان می گذارند، در حالی که مردان تمایل به بحث در مورد آنها با یک متخصص سلامت روان دارند. با این حال، گاهی اوقات زنان از ترس خشونت فیزیکی و سوء استفاده مشکلات سلامت روان خود را مطرح نمی کنند و گزارش نمی دهند .
سلامت روان: تحقیقات در حال انجام
در حالی که تفاوت بین مردان و زنان، همیشه در تحقیقات سلامت روان وجود داشته ، در سال های اخیر الزامات دولت ها ،موسسات بهداشتی را برای پاسخ به نیاز به تحقیقات سلامت روان خاص در زنان تشویق کرده است. سازمان های خصوصی نیز در این زمینه به تحقیق در مورد مسائل مربوط به سلامت روان زنان به طور جداگانه پرداخته اند.
. برای مثال، محققان در مرکز تحقیقات سلامت زنان در دانشگاه ییل در نیوهیون، در حال مطالعه در مورد مسائل مربوط به بهداشت روانی زنان، از جمله:
• تفاوت در رشد مغز که ممکن است دیدگاه های خاصی را در درمان و پیشگیری از افسردگی و اختلال دوقطبی ارائه دهد.
• فرایندهای خلق و خوی و حافظه در زنان که ممکن است آنان را برای آ برای ترک سیگار با مشکل مواجه کند .
• اثرات استروژن بر حافظه، رفتار، شناخت و احساسات، و به ویژه اثرات ان بر روی افزایش نرخ ابتلا به PTSD و افسردگی
• ژنتیک خاص در زنان که ممکن است آن ها را در اعتیاد به الکل کمک کند
با تحقیقات بیشتر و درک بیشتری از مسائل مربوط به سلامت روان زنان ، کارشناسان امیدوارند که با درمان های هدفمند نتایج بهتر و مثبت تری برای سلامت روان زنان به ارمغان آورند.
یکی از شگفتی های آفرینش، وجود تفاوت ها بین زنان و مردان است. بیولوژیست ها و پژوهش گران، پس از بررسی و تحقیق های متعدد، به این نتیجه دست یافتند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در پاره ای از صفت های اصلی به صورت ذاتی، با هم فرق داشته و تحت تاثیر جنسیت، به گونه ای متفاوت از یکدیگر، عمل می کنند.
بخشی از تفاوت های مردان و زنان را به صورت زیر می توان عنوان نمود:
1- دیدگاه زنان و مردان نسبت به مسائل زناشویی کاملا متفاوت است
حتما شنیده اید که رابطه زناشویی در زنان با عواطف مثبت و احساسات گره خورده است در حالی که در مردها، بیشتر جنبه های فیزیولوژیک دارد. این شاید مهم ترین تفاوت زن و مرد باشد که خیلی وقت ها در زندگی مشترک نادیده می ماند و دلخوری هایی را به وجود می آورد.
2 - زنان تشریفات را دوست دارند.
مردان کمتر تشریفاتی هستند.
3 - استقلال برای مردان اهمیت بسیاری دارد
مردها می خواهند که در مورد مسائل مالی و معاملات و سایر موارد مشابه، مستقل عمل کنند. مخالفت همسر یا عدم توجه او به این نکته، می تواند مشکلات و موانعی در زندگی مشترک ایجاد کند زیرا مرد تصور می کند که به احساس استقلالش، لطمه خورده است.
4 - زنان، رابطه گرا بوده و تمایل به تماشا و نظر دارند و استعداد بیشتری برای بینش و شهود از خود نشان می دهند.
مردان، هدف گرا بوده و به عمل و آزمایش، بیشتر تمایل نشان داده و استعداد بیشتری برای ارائه دلیل و منطق دارند.
5 - زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند
اگر زن حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده می شود و واکنش های عاطفی شدید نشان می دهد. زیرا آنچه برای زن ها اهمیت دارد، آن است که حس کنند همسرشان به آنان احترام می گذارد، بی وقفه به آنها توجه دارد و سلامت، شادابی، عقاید و حتی تغییرات او برایش مهم است.
6 - زنان نفوذ همسران خود را راحت تر می پذیرند.
مردان در مقابل نفوذ زنان از خود مقاومت نشان می دهند.
7 - مدیریت خانه برای مردها بسیار مهم است
تقریبا در تمام فرهنگ ها مرد به عنوان قدرت اول خانواده شناخته شده است. مردها می خواهند هسته و ستون اصلی خانواده باشند و در خانواده هایی که زن بدون نظرخواهی و مشورت همسرش درباره مسائل خانوادگی تصمیم می گیرد، معمولاً مشکلات زیادی مشاهده می شود که سرکوب شدن اعتماد به نفس مرد را می توان یکی از این ناراحتی ها دانست. البته این که مرد، قدرت اول خانواده باشد بدان معنا نیست که مرد، در یک نقش دیکتاتوری ظاهر شود بلکه منظور از این مسئله مدیریتی است که باید بر عهده مرد قرار بگیرد.
ویژگی های زنان و مردان
مهم ترین تفاوت زن و مرد تفاوت در دیدگاه آنها نسبت به مسائل زناشویی است
8 - ترس زنان بیشتر است تا خشم شان.
مردان بیشتر از این که بترسند، خشمگین می شوند.
9 - صحبت کردن و ارتباطات اجتماعی برای زنان مهم است
زن ها با دور هم جمع شدن و صحبت کردن، بسیاری از نگرانی ها، استرس ها و ناراحتی های خود را تعدیل وتخلیه می کنند. تمایل به ارتباطات اجتماعی و حرف زدن در زنان بیشتر از مردان است. به همین دلیل چنانچه درک و آگاهی زن و مرد، نسبت به این خصوصیت ضعیف باشد، مطمئناً آنان را دچار سوء تفاهمات جدی در زندگی مشترک خواهد کرد.
10- زنان تحمل بیشتری در برابر رنج بدنی نشان می دهند تا رنج روحی.مردان در برابر رنج روحی، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند.
11- نگاه مردان به مسائل، کلی تر است
مردها معمولاً وارد جزئیات و نکات ظریف نمی شوند، در حالی که زن ها به عمق مسائل و اجزاء ریز در ارتباطات و دیگر موارد، توجه زیادی دارند. معمولا این خصوصیات زن و مرد، موجب می شود زن تصور کند مرد در باره بسیاری از مسائل بی دقت و بدون توجه است و مرد نیز همسرش را فردی حساس و ریزبین بداند که همیشه ذهن خود را برای موارد و مسائل پیش پا افتاده و کم اهمیت، درگیر و مشغول می کند.
12 - زنان سعی دارند فرزندانشان، همواره راضی و راحت باشند.
مردان، فرزندانشان را برای استقلال، مقابله با خطر و سختی ها آماده می سازند.۷ جذابیت های جسمی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد
13 - جذابیت های جسمی و آراستگی برای مردها بسیار اهمیت دارد
مردها بیش از زن ها تحت تأثیر جذابیت های جسمی و آراستگی زن قرار می گیرند که این نیز یکی دیگر از تفاوت های مهم آنهاست.
14 - مادر، همه فرزندان خود را به طور تقریبی یکسان دوست دارد؛ مهر و محبت او مشروط به اطاعت و بروز استعداد نیست.
پدران، فرزندانی را که از آنان حرف شنوی داشته و در امر تحصیل، اجتماعی و حرفه اش موفق تر باشند، بیشتر دوست دارند.
15 - زن ها عاطفی تر از مردها هستند
یکی دیگر از تفاوت های عمده بین زن و مرد، عاطفی تر بودن زنان است و این انتظاری است که زن ها، از مردها نیز دارند! مثلاً زنی که همواره تاریخ دقیق روز ازدواج ، تاریخ تولد همسر، مکان آشنایی و ... را به یاد دارد و چه بسا به مناسبت آنها، برای همسر خود، هدیه هایی هم تهیه کند، وقتی با شوهری روبه رو می شود که نسبت به این مسائل بی اعتنا یا فراموشکار است، پیش از هر چیز فکر می کند که همسرش نسبت به او بی علاقه و بی اهمیت است.
16 - زنان در انتخاب همسر، مسایل بسیاری از جمله: وضع مالی، آینده، موقعیت اجتماعی، شغلی و ... را در نظر می گیرند.
مردان سریع تر و راحت تر از زنان، درصدد ازدواج با همسر مورد علاقه شان برمی آیند.
17 - در چهره زنان، هنگام گفت و گو حالت های ترس، خشم، تعجب، آرامش، اضطراب و لذت به خوبی قابل رویت است.
مردان در هنگام گوش دادن، خونسرد بوده و چهره شان دچار تغییرهای زیادی نمی شود.
18 - زنان هنگامی که اندیشه های غم انگیز و ناراحت کننده ای دارند، واکنش های هیجانی تر و احساسی تری را نسبت به مردان از خود بروز می دهند.
مردان در برخورد با افکار غم انگیز و رویدادهای ناراحت کننده، احساس های خود را بروز نداده یا کمتر بروز می دهند.
مقایسه خصوصیات زنان و مردان
وجود تفاوت ها در زن و مرد باعث کامل شدن آنها میشود
از مقایسه خصوصیات و ویژگی های زنان و مردان، می توان نتیجه های زیر را به دست آورد:
1 - زنان و مردان، مکمل یکدیگر هستند؛ ویژگی مردان، کمبودهای زنان و ویژگی های زنان، کمبودهای مردان را تکمیل می کند.
2 - وقتی زن و مرد تفاوت های یکدیگر را بدانند و آنها را بپذیرند، ارتباط قوی و موثری بین آنان برقرار می شود و عشق، فرصت شکوفایی پیدا می کند.
3 - یکی از علت های اصلی ستیزه ها و کشمکش های دائمی، عذاب آور و جان فرسا بین زن و شوهرها، این است که مردان، زنان را با "ویژگی های خود" ارزیابی می کنند و زنان، مردان را با "مقیاس خود" می سنجند. سنجش مایعات با متر و منسوجات با لیتر، همان قدر صحیح است که مردان و زنان، خصوصیات خود را با یکدیگر مقایسه کرده و به سنجش و ارزیابی هم بپردازند.
4 - زنان در برخورد با مسایل و مشکلات، به جزئیات، توجه بیشتری داشته و احساسی تر عمل می کنند، ولی مردان در مقابله با مشکلات و مسایل، کلی نگری کرده و منطقی تر عمل می کنند.
5 - در قیاس بین ویژگی های زنان و مردان، نبایستی فکر کنیم که خصوصیات مردان، از خصوصیات زنان بهتر است و یا برعکس.ممکن است هرکدام دریک ویژگی برتر باشد و در ویژگی دیگر اینطور نباشد.