سایتی برای بانوان

مسایل زنانه و خلق و خوی خانمها

سایتی برای بانوان

مسایل زنانه و خلق و خوی خانمها

خرید عطر یا جستجوی آنلاین در اینترنت

نام انواع عطر– اصطلاحات رایج روی جعبه و شیشه عطر به چه معناست؟

شناخت انواع عطر و دانستن نام انواع عطر و اصطلاحات مربوط به عطر هنگام خرید عطر و ادکلن از فروشگاهها مانند یک کتابچه راهنماست. شاید شما هم هنگام خرید عطر یا جستجوی آنلاین در اینترنت با کلماتی در اسامی عطرها مواجه شده باشید که به نظر در اسم چند عطر دیگر قبلا آن را مشاهده کرده اید. و هم برای دانستن علت کاربرد آن کنجکاو شده باشید و هم دوست داشته باشید معنای آن ها را بدانید.

گاهی اوقات هم این کلمات و تشابهات اسمی عطرها شما را گیج کرده است. مخصوصا وقتی که می بینید ظاهر برخی عطرها خیلی به هم شبیه هستند. اینجاست که دوست دارید تا بفهمید چه منطقی پشت اسم گذاری عطرها و برخی اصطلاحات عطر رایج در این باره بین کمپانی های تولید عطر رایج است.

واقعیت امر این است که این اسامی با منطق استفاده می شود. و معانی به خصوصی دارد که دانستن آن شما را در انتخاب عطر دلخواهتان کمک می کند. همینطور وقتی که روی جعبه یا شیشه ی عطرها کلماتی را مشاهده می کنید که هم زیاد تکرار می شوند و هم برای شما نا مانوس هستند.

حتی وقتی که میخواهید اسم عطر خود را به سایرین بگویید با این مشکل مواجه هستید که ذکر این کلمات ضروری است یا خیر. در ضمن خیلی بیشتر دلتان می خواهد که وقتی آن را برای دیگران بازگو می کنید استرس غلط تلفظ کردن آن را نداشته باشید.

ما در نوشته پیش رو دانستن نام انواع عطر به زبان فرانسه و ایتالیایی و انگلیسی را برای شما تا حدودی حل کرده ایم. شما با خواندن این مقاله دیگر به سادگی می توانید عطرهای گوناگون را با تلفظ صحیح بخوانید، با اصطلاحات عطر ها آشنا شوید و به طور کامل اسم آن را با معانی درست این اصطلاحات درک کرده و تلفظ کنید. و متوجه تفاوت دقیق عطرهای گوناگون با اسم های مشابه شده و آن ها به راحتی تلفظ هم بکنید.

عطر ادکلن ورساچه پورهوم-Versace Pour Homme
عطر ادکلن ورساچه پورهوم-Versace Pour Homme

Pour (تلفظ فرانسوی: پووغ)
به زبان فرانسوی حرف اضافه به معنای ” برای” می باشد.

Homme (تلفظ فرانسوی: اوم)
به زبان فرانسوی به معنای ” مرد” می باشد. بر این اساس ترکیب Pour Homme که روی عطرهای مردانه زیاد دیده می شود به معنی ” برای مرد” می باشد. مثال: azzaro pour homme

Femme (تلفظ: فم)
به زبان فرانسوی به معنای ” زن” می باشد. بر این اساس ترکیب Pour femme که روی عطرهای زنانه زیاد دیده می شود، به معنی ” برای زن” می باشد.

Uomo (تلفظ ایتالیایی: اوومّو)
به زبان ایتالیایی به معنای ” مرد” می باشد.

Donna (تلفظ ایتالیایی: دُنّا)
به زبان ایتالیایی  به معنای ” زن” می باشد. مثال: valentino uomo ,valentino donna

Eau (تلفظ:  O)
به زبان فرانوسوی به معنای ” آب” می باشد. وقتی در اسم یک عطر این کلمه به صورت تنها استفاده شود، به معنی ملایم تر بودن آن عطر به نسبت سری های قبلی آن است. توجه به این نکته مهم است که چنانچه بدین صورت ذکر شود ” Eau de Toilette”  یا ” Eau de Parfum” معنی متفاوتی دارد. و نشان دهنده استانداردی از غلظت روغن عصاره ی عطر یا همان Essential oil می باشد.

L’Eau (تلفظ: لُ)
وقتی کلمه ی Eau همراه با پیشوند L همراه باشد.معرفه می شود. در حقیقت کارکرد “L ” قبل کلمه در زبان فرانسه مانند کاربرد “The” در زبان انگلیسی است. اما علت اصلی استفاده از این پیشوند در اسم برخی از عطرها تاکید روی آن است.

Cologne
اسم شهری در آلمان است. و جایی که اولین عطر به صورت صنعتی و مدرن امروزی در آن تولید شده. که به مرور زمان به مترادفی برای کلمه ی عطر به معنای امروزی تبدیل شده است.(در امریکا به عطر مردانه گفته میشود) اگر روی شیشه ی عطر خود این کلمه را به صورت تنها دیدید، به معنی عطر می باشد.

برخی سازنده ها نسخه کلون یا به صورت عامیانه کلوژن محصول خود را تولید میکنند که معمولا بهترین رایحه در نسخه کلون وجود دارد به طور مثال گرلن ایده ال مردانه کلون.

Eau de Cologne
وقتی روی شیشه ی عطر این عبارت را دیدید به معنای غلظت کمتر روغن عطر کمتر از Eau de Toilette می باشد. و حدودا بین ۲ تا ۴ درصد است.

Fraiche (تلفظ به فرانسوی: ف غِیش)
به زبان فرانسوی به معنای تازه می باشد. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها هست دارای رایحه ای خنک می باشند و حس تازگی و طراوت ایجاد می کنند.

Eau Fraiche (تلفظ به فرانسوی: اُ ف غِیش)
به زبان فرانسوی به معنای آب تازه است. هنگامی که این ترکیب را در اسم عطر مشاهده کردید، به این معناست که غلظت روغن عطر در آن از حالت Eau de Toilette کمتر است.

Toilette (تلفظ: تویلت)
به فرانسوی به معنای توالت (دستشویی) یا هر آنچه به تمیزی برگردد می باشد. البته ترکیب این کلمه با Eau de معنی کاملا متفاوتی را ایجاد می کند. و آن عطر است. عطری که غلظت روغن عطر یا Essential oil  در آن بین ۴ تا ۸ درصد می باشد.

EDT
مخفف کلمه ی Eau de Toilette می باشد.

Parfum  (تلفظ: پاغفوم)
این کلمه معادل فرانسوی Perfume و به معنای عطر است. وقتی روی شیشه ی یا جعبه ی عطر به تنهایی این کلمه را مشاهده کردید به این معناست که غلظت ماده ی عطری یا Essential oil در آن عطر بیشترین میزان ممکن یعنی بین ۱۵ تا ۲۵ درصد می باشد.

Eau de Parfum (اُ دُ پاغفوم)
هنگامی که روی شیشه با ترکیب Eau de parfum مواجه شدید. یعنی غلظت ماده عطری یا همان Essential Oil  در عطر بین ۸ تا ۱۵ درصد است.

EDP
مخفف کلمه ی Eau de Parfum می باشد.

Le Parfum (تلفظ به فرانسوی: لِ پاغفوم)
به همان معنای Eue de Parfume  می باشد. این ترکیب در اسم عطر استفاده می شود. Le  که در ابتدا آماده نقش The را در انگلیسی دارد. و کلمه را معرفه می کند. تاکید در اینگونه عطرها بروی Eau de Parfum  بودن آن ها به نسبت مدل های قبلی است.

Elixir (تلفظ فرانسوی: الیکسیغ)
به فرانسوی و انگلیسی به معنای اکسیر است. ولی در اسم عطرها وقتی استفاده می شود به این معنی است که غلظت روغن عطر در آن عطر از مدل های قبلی خود بیشتر است. و از غلظت معمول Eau de Parfum هم کمی بیشتر می باشد.

Intense (تلفظ فرانسوی: آنتُنس- تلفظ انگلیسی: اینتنس)
در هر دو زبان به معنای شدید می باشد. هنگامی که این کلمه در اسم عطر به کار می رود به معنی شدت بیشتر بوی آن عطر نسبت به مدل های قبلی است. و به این معناست که این عطر از مدل های قبلی خود ماندگاری و قدرت بیشتری در پخش بو دارد.

Extreme (تلفظ فرانسوی: اکستغِم – تلفظ انگلیسی: اکستریم)
به هر دو زبان انگلیسی و فرانسوی به معنای مفرظ و نهایت یک چیز می باشد. در اسم گذاری یک عطر اشاره به شدت بالای رایحه و غلظت بالاتر روغن عطر به علاوه استفاده از نت های با بوی سنگین تر در عطر می باشد. Extreme به نسبت Intense درجه ی بالاتری از شدت رایحه ی عطر می باشد.

Supreme (تلفظ انگلیسی: سوپریم. تلفظ فرانسوی: سوپغِم)
به فرانسوی به همان معنای مفرط می باشد. و تقریبا مترادف با  Extremeاست.

Absolute  (تلفظ به انگیسی: ابسُلوت)
به انگلیسی به معنای مطلق می باشد. در عطرهایی  هم که این کلمه در اسم آن ها استفاده شده یعنی، این مدل شدت رایحه ای بسیار بیشتر از مدل های قبلی خود دارد.

نکته ی قابل توجه این است که هنگامی که این کلماتIntense, Extreme,Supreme, Absolute (Absolu)  در اسم عطر استفاده می شود، رایحه ی عطر نیز به نسبت مدهای قبلی خود تغییر کرده است و از نت های متفاوتی هرچند با اشتراک با مدل قبلی در آن استفاده شده است. و بوی یکسانی با مدلهای قبل خود نخواهند داشت. هرچند که رایحه ی شبیه مدل های قبلی است.مثلا عطر لیلیوم ابسولو

Absolu  (تلفظ به فرانسوی: ابسُلو)
مترادف فرانسوی کلمه ی”Absolute  ” می باشد.

Floz  یا  .FL. Oz
واحد قدیمی و سنتی سنجش مایعات یا همان اونس. معادل ۲۹٫۶۶ میلیمتر مکعب. یا تقریبا همان ۳۰ میل است. روی شیشه های عطر این واحد همراه با عدد درج شده است که همان حجم دقیق عطر است.

UAE (تلفظ: یو- اِی- ای)
مخفف شده ی Arabic Emirates  United به معنی امارات متحده ی عربیه می باشد. اگر زیر شیشه ی عطر این اسم را دیدید، به این معنی است که این عطر وارد امارات شده و از آن جا خریداری شده است. لازم به ذکر است که این مطلب دلیلی بر فیک بودن عطر نیست.

Edition
نسخه های اصلاح شده ی عطر با تغییرات مورد نظر. مثلا برخی تغییرات در رایحه یا بسته بندی و…  که در اسم عطر این کلمه استفاده شده و شیشه ی عطرهم تغییراتی به نسبت مدل های قبلی خود در بسته بندی و شیشه ی عطر خواهد داشت.

Limited edition(لیمیتد ادیشن)
محصولاتی که به صورت مقطعی و محدود تولید می شوند. که معمولا هم به زودی ناموجود خواهند شد. علت این امر محدود بودن مواد اولیه ی تولید آن عطر است. و به همین خاطر امکان تولید آن عطر در بلند مدت برای سال های سال وجود ندارد. در اینگونه عطرها در از این کلمه استفاده می شود.

Vol

اصطلاحا به معنای حجم روی شیشه ی عطر می باشد.

Aqua – Acqua – Aqva (تلفظ: آکوآ)
هر سه به معنای آب یا آبی می باشد. عطرهایی که یکی از این کلمات در اسم آنان وجود دارد یعنی نت های آبی یا دریایی در آن غالب است. این عطرها خنک می باشند. مانند Bvlgari Aqva Pour Homme که به معنای عطر بولگاری آبی برای مردان می باشد.

نکته: اختلاف در نوشتار این سه کلمه به این دلایل می باشد:

Aqua: نوشتار زبان انگلیسی این کلمه است.

Acqua: نوشتار زبان اسپانیولی این کلمه است.

Aqva: نوشتار خاص برند بولگاری است.

Oud (تلفظ: اوود)
به معنای چوب عود می باشد. وقتی در اسم عطر این کلمه به کار می رود یعنی ترکیب غالب رایحه ی عطر عود است.

Amber
به معنای کهربا می باشد. صمغی که پس از سالها تبدیل به سنگ شده است و بوی سنگین و خاصی دارد. وقتی در اسم یک عطر این کلمه به کار می رود یعنی بوی غالب آن عطر از کهرباست.

Bois (تلفظ فرانسوی: بوآ)
به فرانسوی به معنای چوب می باشد. عطرهایی که در اسم آن ها از این کلمه استفاده شده. به این معنی است که این عطر بوی چوبی دارد.

Vetiver (تلفظ به فرانسوی: وِتیوِغ)
به فرانسوی اسم گیاه خس خس می باشد. خس خس گیاهی علفی با ریشه های کلفت و زخیم است. بوی چوبی و علفی خنک و خاکی دارد و کمی هم بوی مشک می دهد. در عطرسازی کاربرد فراوان دارد. به خصوص در عطرهای لاکچری. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها وجود دارد، دارای بوی غالب خس خس می باشد.

Musk (تلفظ به انگلیسی: ماسک)
به انگلیسی و فرانسوی (Musc) به معنای مشک می باشد. بوی گرم و شیرین و خاص که از بدن آهوی ختنی گرفته می شود. البته مدل های مصنوعی آن بیشتر در صنعت عطرسازی استفاده می شود. هنگامی که این کلمه در اسم عطر به کار برده شود به این معنی است که این عطر بوی غالب مشک دارد.

Tobacco (تلفظ به انگلیسی: توباکو)
به انگلیسی به معنی تنباکو می باشد. عطرهایی که این کلمه در اسم آن ها دیده می شود به این معنی است که بوی غالب آن ها تنباکو می باشد.

Vanilla (تلفظ به انگلیسی: وِنِلا)
به انگلیسی و فرانسوی به معنای وانیل می باشد. بوی آشنای شیرینی ها. که رایحه ی شیرین و گرم گل وانیل است. عطرهایی که در آن این کلمه استفاده شده دارای بوی غالب وانیل می باشند.

Bouquet (تلفظ به فرانسوی: بوکّه – تلفظ به انگلیسی: بووکِی)
به فرانسوی و انگلیسی به معنای” دسته گل” می باشد. هنگامی که این کلمه در اسم عطر استفاده می شود به این معناست که رایحه ی عطر ترکیبی از بوی گل هاست.

Essence ( تلفظ به انگلیسی: اِسِنس)
به معنای عصاره یا همان اسانس می باشد. کاربرد آن در اسم عطرها به این معنی است که مواد اولیه ی عطر بیشتر طبیعی است.

Pure (تلفظ به انگلیسی: پیور)
به انگلیسی به معنای خالص می باشد. استفاده ی آن در اسم برخی ها بیشتر حالت تجاری دارد. و بیان این مطلب است که عطر از مواد اولیه ی درجه یک و با کیفیت تهیه شده است.

noir (تلفظ فرانسوی: نواغ)
به فرانسوی یعنی سیاه. اما هنگام استفاده در اسم گذاری عطرها، به معنی وجود تلخی در رایحه ی عطر می باشد.

Tendre (تلفظ به فرانسوی: تُندغ)
به فرانسوی به معنای لطیف و حساس می باشد. هنگامی که این کلمه به اسم عطر اضافه می شود، معمولا دو معنی دارد . یا اینکه عطر به نسبت مدل های قبلی خود دارای بویی لطیف تر می باشد . یا این که دارای بویی شیرین تر و دوست داشتنی تر است. این تفاوت در بوی عطر است . نه لزوما در غلظت ماده عطری.

Eau Tendre (تلفظ به فرانسوی: اُ تُندغ)
همان طور که بیان شد. Eau به معنای آب می باشد و وقتی در صنعت عطر با چیزی ترکیب می شود به معنای ملایم تر شدن و کمتر شدن غلظت ماده ی عطری می باشد. با توجه به این نکته، Eau Tender یعنی هم عطر ملایم ترشده است. و هم دارای رایحه ی لطیف تر یا شیرین تر و دوست داشتنی تری نسبت به مدل های قبلی می باشد.

Prive (تلفظ به فرانسوی: پغیوه)
به فرانسوی به معنای خاص و اختصاصی می باشد. استفاده از آن در اسم عطرها کاربرد تجاری دارد. و به ممتاز بودن و خاص بودن عطر اشاره می کند.

Sensual (تلفظ به انگلیسی: سنشوال)
به انگلیسی به معنی برانگیزاننده و تحریک کننده است. استفاده از آن در اسامی عطر ها هم اشاره به هوس انگیز و تحریک کننده بودن بوی عطر دارد.

Nuit (تلفظ فرانسوی: نویی، nooyee)
به فرانسوی به معنای شب می باشد. عطرهای که در اسم آن ها این کلمه استفاده شده است. رایحه ای به نسبت مجلسی دارند و برای استفاده در شب طراحی شده اند.

قدرت اندیشه زن از منظر اسلام

مقدمه


خداوند متعال انسان را با هدف رسیدن به کمال و حقیقت بندگی آفرید و او را اشرف مخلوقات قرار داد و خود اعلام داشت که انسان اعم از زن و مرد را در احسن تقویم خلق کرده و در مسیر تکاملش، استعداد ها و امکانات یکسان به ودیعه گذاشته تا به معرفت و قربش دست یابد.


از همین رو دین مبین اسلام برای زنان جایگاه و مقام عظیمی قائل شد و او را ارج و قرب نهاد و همپای مردان، شایسته رشد و تکامل دانست. اما تاریخ بشریت همواره شاهد صدها رأی متفاوت و متناقض در باب شخصیت انسانی زن، ارزش ها و قابلیت هایش و جایگاه اجتماعی و حقوقی وی بوده است.


از جمله آرائی که همواره از مسائل جنجال برانگیز تاریخ بوده، شبهه نقصان عقل زنان است که حتی این دیدگاه به پیشوایان دین نیز نسبت داده شده است. لذا ضروری است که بررسی شود آیا حقیقتاً از دیدگاه اسلام عقل زنان و مردان یکسان نیست و اگر اینگونه نیست چگونه می توان به این شبهه یا نظریه پاسخ گفت و یا آن را تبیین کرد.


مفهوم عقل

واژه عقل در لغت به معنای درک حقیقت اشیاء است[1] و به عبارت دیگر ممیزی که انسان را از سایر حیوانات تمییز می دهد عقل است.[2] عقل به معنای دریافتن و دانستن است که نقیض جهل نیز شمرده شده و به معنای خرد و دانش، فهمیدن و تدبیر کردن است [3]. به طور کلی می­توان گفت در لغت عقل به معنای قوه درک خیر وشر وتمییز بین این دو، جلب کننده خیرات ومنافع، بازدارنده از مضار ونیروی تشخیص دهنده سود وزیان، خوب و بد به کار رفته است.


امّا در فرهنگ قرآنی و نیز روایات معصومین علیه السلام «عقل» را به چیزی تفسیر کردند که انسان به وسیله او حق را بفهمد و عمل کند. پس عقل در واقع ابزاری است که انسان به کمک آن حق را درک می کند یعنی همان قوه درک پس کسی که درک نمی کند عاقل نیست وهمچنین کسی که درک می کند و عالم است، ولی به علمش عمل نمی کند هم عاقل نیست


خداوند متعال می فرماید:


«أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أفلا تعقلون[4] ؛ آیا در حالى که کتاب را مى‏خوانید، مردم را به نیکى فرمان مى‏دهید و خود را فراموش مى‏کنید؟ آیا به عقل درنمى‏یابید؟»


قران کریم می فرماید کسی که به فکر اصلاح دیگران است و خود را فراموش می کند عاقل نیست پس عقل در نظر قرآن  مجموعه علم و عمل است و اگر کسی فاقد هر دو یا یکی از این دو باشد در فرهنگ قرآن عاقل نیست بلکه سفیه است.


آنچه از روایات نیز استفاده می شود این است که مراد از عقل همان قوه تشخیص و ادراک و وادارکننده انسان به نیکی وصلاح وبازدارنده او از شر و فساد می باشد.


در روایتی از وجود مقدّس امام صادق علیه السلام آمده است:


«العقل دلیل المؤمن»[5]عقل راهنمای مومن است


همچنین در روایات زیر عقل وسیله پرستش خدا و بدست آوردن بهشت معرفی شده است:


عن اسحاق بن عمارقال ابوعبدالله(علیه السلام) قال: من کان عاقلا له دین ومن کان له دین دخل الجنه»[6]هر که عاقل است دین دارد کسی که دین دارد به بهشت می رود »


شخصی از امام پرسید عقل چیست؟فرمود آن چیزی است که با آن خداوند عبادت می شود و بهشت با آن به دست می آید. سؤال کرد پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ حضرت جواب دادند: آن نیرنگ است، آن شیطنت است آن نمایش عقل را دارد ولی عقل نیست»[7]


در روایت دیگر توضیح داده شده که کیفر وپاداش مردم در روز جزا به مقدار عقل ایشان است


«علی بن ابراهیم عن ابیه عن النوفلی عن السکونی عن الی عبدالله(علیه السلام): قال رسول الله(صلی الله علیه و آله ) قال: «اذا بلغکم عن رجل حسن حال فانظروا فی حسن عقله فانما یجازی بعقله»[8] چون خوبی حال مردمی به شما رسید در خوبی عقلش بنگرید زیرا به میزان عقلش پاداش می یابد


امام علی(علیه السلام) نیز ضمن اینکه عقل را به دو نوع  طبیعی وتجربی تقسیم می کند ،عقل را مایه هدایت و نجات بشر معرفی می کند»[9]


جایگاه و مقام زن از دیدگاه اسلام

یکی از مظاهر و جلوه های جمال و رحمت حق در نظام خلقت زن است که در این نظام همانند هر موجود دیگری از سه جایگاه برخوردار است. جایگاه عام که معلول سنت عام خداوند است که شامل هر موجودی می شود. جایگاه خاص که معلول سنت خاص خداوند است که شامل برخی آفریده ها می شود و جایگاه اخص که معلول سنت اخص خداوند است که مرتبه ویژه ای از موجودات را در بر می گیرد. جایگاه عام او همان تسبیح و تقدیس خداوند در تمام مراتب وجودی به عنوان آفریده خداوند است که مانند همه موجودات مشمول هدایت عام خداوند نیز می شود. جایگاه خاص او همان قدرت به ظهور رساندن و شکوفا کردن قوا و استعدادهای درونی به صورت طبیعی و تکوینی است که بر اساس اراده، اختیار، آگاهی و هدف خاص صورت می پذیرد و جایگاه اخص او همان قدرت تشخیص حق و باطل و پذیرش دین و آراستن نفس به فضائل اخلاقی است. زن در تمام این جایگاه ها همتای مرد است.


بدون تردید ارزش وجودی زن از ارزش وجودی مرد جدا نیست و هر دو طبق آیه قرآن به زیباترین نحو و شایسته ترین شکل آفریده شده اند، «اعطی کلشیٍ خَلقَه ثم هدی؛ خداوند آنچه را که لازمه وجودی آفرینش هرچیزی بود به آن عطا کرده و راه کمال و حرکت را نیز به وی نشان داده است[10]». و هدف از آفرینش زن همچون مرد رسیدن به حقیقت بندگی و تقرب به درگاه خداوند متعال است. همچنین هر کدام از این دو برای رسیدن به کمال خود خلق شده اند نه اینکه اصل کمال مرد باشد و زن تنها ابزاری برای کمال یابی مرد محسوب شود بلکه زن و مرد در کمال همدیگر نقش موثری دارند و مکمل یکدیگرند.


«هن لباس لکم و انتم لباس لهن؛[11] آنان (زنان) پوشش شما هسند و شما پوشش آنهایید» و در آیه دیگر زوجیت را وسیله آرامش در هر یک از زن و مرد معرفی کرده و زن را به عنوان یک همسر، از حد بردگی برای شوهر به سطح شریک کامل زندگی ارتقاء داده می فرماید: و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به ایشان آرامش یابید و میانشان دوستی و مهربانی نهاد.[12]


اسلام زن را دارای هویت و شخصیت مستقل و والا می داند و برای او آزادی و اراده و حق زندگی قائل است با ظهور اسلام زن موجودی ارزشمند معرفی شد و با عقاید خرافی عصر جاهلیت مقابله شد و رسم زنده به گور کردن دختران ممنوع اعلام شد. مقام زن در اسلام چنان است که یک سوره قرآن «نساء» نامیده شده و در ده سوره دیگر از قرآن مسائل مربوط به حقوق و منزلت زنان آمده است و به طور کلی آیات الهی زیادی در کرامت و شأن زنان نازل شده است از جمله آیه‌ی 35 سوره‌ی احزاب.[13] در این آیه کریمه زنان و مردان با هم و در برابر یکدیگر ذکر شده به طوری که زنان مانند مردان می توانند به مقام ملکوتی و معنوی برسند و از این طریق مشمول مغفرت الهی و اجر اخروی شوند. مقاماتی چون: مقام اسلام، مقام ایمان، مقام صدق، مقام صبر و پایداری در برابر حوادث، مقام اطاعت و فرمانبرداری، مقام فروتنی و خوف از عظمت و عقاب حق و مقام ضبط نفس و مالکیت بر شهوات.[14] همچنین در راستای تأکید بر بهره مندی زن از انسانیت کامل و صلاحیت روحی و اخلاقی کامل او، احترام زن را واجب فرمود به ویژه بالاترین حد تکریم و احترام را به زن از آن جهت که مادر است اختصاص می دهد.


«ولقد وصینا الانسان بوالدیه احساناً، حملته امر کرها و وضعته کرها»[15] آدمی را به نیکی کردن به پدر و مادر خود سفارش کردیم و مادرش بار او را به دشواری برداشت و به دشواری بر زمین نهاد.


احادیث فراوانی نیز موجود است که نشان دهنده شخصیت و مقام والای زن در نزد پیشوایان دینی است. از رسول خدا نقل شده که فرمود» «انّما النساء شقایق الرجال»[16] زنان همتای مردانند.


در حدیثی دیگر از ایشان آمده است که فرمود « الجنة تحتَ اقدامِ الامَّهات[17]: بهشت زیر پای مادران است[18]» همچنین رسول خدا (ص) در خطبه حجة الوداع که آن را در حضور انبوه مسلمانان و در سال پایانی عمر خویش بیان کردند در مورد زنان فرمودند:


ای مردم، زنان بر شما حقوقی دارند چنانکه شما را بر آنان حقوقی است خدا را نسبت به زنان در نظر دارید و نسبت به آن ها به خیر و نیکی سفارش کنید. [19]


بنابر این روشن شد که از دیدگاه اسلام و در منطق وحی زن موجودی والا و منبعی از سرمایه های معنوی و الهی است به طوری که اگر از تعالیم عالیه اسلامی برای رشد و تربیت خویش بهره گیرد می تواند آنقدر به کمال برسد که خداوند متعال در کتاب آسمانی اش او را خطاب قرار دهد[20] و فرشتگان الهی و جبرئیل به محضرش حاضر شوند و با او صحبت کنند. [21]


مشترکات تکوینی زن و مرد

الف) اشتراک در گوهر انسانی

یکی از مسائل اساسی مطرح در موضوع زنان این است که آیا زن و مرد از یک حقیقت و سرشت واحد برخوردارند یا این که هر یک از گوهری متفاوت شکل گرفتند.


با استناد به قرآن کریم به خوبی می توان دریافت که تفاوتی در ماهیت زن و مرد وجود ندارد بلکه هر دو از یک ریشه و جنس آفریده شدند و در سرشت و سیرت انسانی مشترکند. این گونه نیست که یکی به علت مرد بودن برتر و دیگری به علت زن بودن پست تر باشد بلکه وجه اشتراک این دو انسانیت آن هاست.


- از جمله آیاتی که دلالت بر همسنخی زن و مرد می کند و اشتراک آن ها در حقیقت انسانی را اثبات می کند آیه یکم سوره نساء است:


«ای مردم از پروردگارتان بپرهیزید که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را نیز از جنس او آفرید»[22]


از ظاهر و سیاق این آیه بر می آید که مراد از « نفس واحده» آدم (ع) و مراد از « زوجها» حوا باشد که پدر و مادر نسل انسان هستند و همه افراد نوع انسان به این دو فرد منتهی می شوند و از حیث حقیقت و ماهیت یک واقعیتند. و ظاهر جمله «و خلق منها زوجها» این است که می خواهد بیان کند که همسر آدم از نوع خود آدم بود و انسانی مثل خود او و همه افراد بشر از دو فرد انسان مثل هم و شبیه به هم نشأت گرفته اند بنابراین حرف «من» نشویه خواهد بود. و این جمله همان نکته را می رساند که آیات دیگری نیز به آن اشاره دارد از جمله :


« و مِن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مودةً و رحمه؛[23] و یکی از آیات او این است که از جنس خود شما همسرانی برایتان خلق کرد تا مایه سکونت و آرامش شما باشد و بین شما و همسرانتان مودت و رحمت بر قرار نمود»،


« والله جعل لکم من انفسکم أزواجاً و جعل لکم من أزواجکم بنین و حفدةً؛[24] و خدای تعالی برایتان از خودتان همسرانی خلق کرد، و از آن همسران برایتان فرزندان و نواده ها پدید آورد».


 بنابراین با توجه به آیات قرآن هر گونه ابهامی در این زمینه که همسر آدم از بدن یا دنده چپ آدم خلق شده بر طرف می شود[25].


 آیات دیگری نیز در این همین زمینه وجود دارد که بر وحدت و اشتراک ماهوی زن و مرد تاکید دارد و مرد و زن را نوعی انسان دانسته است؛ یعنی انسان را به دو دسته مردان و زنان تقسیم می کند.


«أیَحسب الانسان ان یترک سدی الم یک نطفة من منی یمنی ثم کان علقة فخلق فسوی فجعل منه الزوجین الذکر و الانثی؛ آیا انسان گمان می کند بی هدف رها می شود آیا او نطفه ای از منی که در رحم ریخته می شود نبود؟ سپس به صورت خون بسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت و از او دو زوج مرد و زن آفرید[26]


«والله خلقکم من تراب ثم من نطفة ثم جعلناکم أزواجا... و خدا [است که] شما را از خاکی آفرید سپس نطفه ای، آنگاه شما را جفت جفت گردانید...[27]» ،


« و خلقناکم ازواجاً: و شما را جفت آفریدیم[28]» ،


در این آیات محور تقسیم انسان است که به دو قسم زن و مرد به طور یکسان تقسیم می شود از آن جا که شرط درستی تقسیم این است که مقسم در همه اقسام وجود داشته باشد. انسانیت باید در هر دو قسم، مرد و زن موجود باشد.


- دسته دومی از آیات در قرآن کریم وجود دارد که به اشتراک زن و مرد در روح اشاره دارد:


روح اعطا شده از جانب حق، تمام حقیقت انسان ها و امتیازی برای آن ها به حساب می آید به طوری که در برخورداری از این امتیاز هیچ صحبتی نشده است. آنکه مشمول این روح شد انسان اعم از زن و مرد بدون هیچ قید دیگری است.


«... و بدأ خلق الانسان من طین. ثم جعل نسله من سلالة من ماء معین. ثم سویه و نفخ فیه من روحه و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلاً ما تشکرون: ... و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد. سپس [تداوم] نسل او را از چکیده آبی پست مقرر فرمود. آنگاه او را درست اندام کرد و از روح خویش در او دمید، و برای شما گوش و دیدگان و دل ها قرار داد. چه اندک سپاس گذارید[29]»


این آیات نشان دهنده این معناست که زن و مرد هر دو دارای روح الهی اند و جنسیت هیچ دخالتی در میزان بهره مندی از روح و حقیقت انسانی ندارد. همین معنا یعنی برخورداری مشترک زن و مرد از روح الهی در آیات 12 – 14 سوره مومنون نیز آمده است.


خلاصه کلام این که طبق آیات الهی زن و مرد از گوهر همانند برخوردارند و نتیجه اشتراک این دو در ماهیت انسانی است که هر آنچه برای انسان به خودی خود ثابت است، برای زن و مرد که در انسانیت مشترکند ثابت می باشد مانند داشتن سرشت مشترک و فطرت خداشناسی، معرفت خیر و شر یا به عبارتی شناخت ارزش ها و ضد ارزش ها با این توضیح که خداوند متعال افعالی را که سبب کمال یا انحطاط انسان اعم از زن و مرد می شود به او الهام کرده است:


« و نفس ما سواها، فألهمها فجورها و تقویها[30]؛ سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد، سپس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آن الهام کرد.»


اشتراک دیگر زن و مرد در تکریم الهی است. طبق بیان قرآن کریم از میان همه موجودات جهان، نوع انسان مورد احترام و اکرام ویژه ای از طرف خداوند واقع شد و در این جهت تفاوتی بین زن و مرد نیست


«لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا[31]؛ و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنان را در خشکی و دریا بر مرکب ها بر نشاندیم و از چیزهای پاکیزه به ایشان روزی دادیم و آن هارا بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکار دادیم.»


ب) اشتراک در کمال یابی، استعداد ها و امکانات:.

زن و مرد علاوه برداشتن خلقت مساوی، در ارزش ها و کسب کمالات والای انسانی، برابر هستند و در تمامی آیات قرآن هر جا که صحبت از ارزش و کمال الهی است، مرد و زن به طور یکسان خطاب شده اند. به عبارت دیگر در تفکر قرآنی زن همانند مرد، تکامل پذیر است و راه رسیدن به کمالات انسانی و تقرب به خداوند متعال، به طور مساوی برای زنان و مردان باز است لذا صلاحیت زن برای تقرب به خداوند متعال از طریق اطاعت و عبادت و دستیابی به بالاترین مراتب کمال و ارزش هایی مثل ایمان، عمل صالح، تقوی، سبقت در دین کاملاً همانند مرد است. [32] از جمله آیاتی که مشعر به این حقیقت است می­توان به موارد زیر اشاره کرد:


« من عمل صالحاً من ذکر أو انثی و هو مومن فلنحبیَنّه حیاةً طیبه[33]؛ هر که از زن و مرد عمل صالحی انجام دهند، در حالی که ایمان به خدا دارند، پس ما آن ها را به زندگانی پاک زنده خواهیم داشت و پاداششان را بهتر  از آنچه عمل می کردند خواهیم داد.»،


« ...انّ اکرمکم عند الله اتقاکم...؛[34] بدرستی که برترین شما در نزد خداوند با تقواترین شماست.»


خداوند متعال هدف از خلقت انسان را کمال قرار داده و می فرماید: « قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏ [35]» این آیه نشانگر هدایت تکوینی هر موجود به سوی کمالش است. اگر قائل شویم به این که انسان در حرکت به سوی کمال دارای دو مظهر مرد و زن است اما یکی کامل و دیگری ناقص است و امکان دستیابی به کمال را ندارد در کنار این مطلب که گفته شد، خالق حکیم از خلقت هر دو یک هدف داشته و علت خلق یکی است. نقض عرض الهی حاص می شود چرا که در این صورت منجر به این می شود که أحسن الخالقین که انسان را در «أاحسن قوام» قرار داده نقصی در کمال او ایجاد کرده باشد.


بنابر این در قرآن کریم از استعداد ها و امکاناتی سخن به میان می آید که جنسیت در هیچ یک از آن ها دخیل نیست بلکه با تعابیر عامی چون انسان، ناس و بنی آدم بیان شده است که به نمونه هایی از آن ها اشاره می شود:


- برخورداری از ابزار درک و شناخت: « و هو الذی أنشَأ لکم السمع و الابصار و الافئدة قلیلاً ما تشکرون؛[36] او کسی است که برای شما گوش، چشم و دل ها آفرید، بسیار کم سپاس می گذارید»


- برخورداری از اراده و اختیار: دستیابی به کمال زمانی ارزشمند است که انسان با اراده و اختیار به آن دست یابد: «انّا هدیناه السبیل امّا شاکراً و امّا کفورا[37]؛ ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد یا ناسپاس»


این آیه نشانگر این مطلب است که انسان در مسیر کمال آزاد است چرا که می تواند آن را بپذیرد یا نپذیرد.


- برخورداری از فطرت الهی که هدایت گر انسان به سوی کمال است:« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون‏[38]؛ ای رسول رو به سوی آئین پاک آور و از فطرت که خدا انسان را بر آن آفریده است پیروی کن، تغییری در آفرینش خدا نیست، ولی اکثر مردم نمی دانند.»


- برخورداری از امکانات تکوینی: « خَلَق الإنسان، علَّمَهُ البیان[39]»،« خلق لکم ما فی الارض جمیعا[40]»


- برخورداری از امکانات تشریعی مانند فرستادن پیامبران و نزول کتاب: « و اذکروا نعمة الله علیکم إذ جَعَلَ فیکم انبیاء[41]؛ یاد کنید نعمت خدا را بر شما، که در میان شما پیامبرانی قرار داد» این آیات نمونه هایی بود که نشانگر این مطلب است که خداوند امکانات و استعدادهای متعدد برای دستیابی به کمال را برای زن و مرد به طور یکسان قرار داده است بنابر این در مسیر حرکت به سوی حق، طی مراحل کمال و تقرب به بارگاه الهی هیچ تفاوتی بین زن ومرد نیست. هریک از آن دو که عزم و اراده داشته باشد و از این امکانات بهره برداری کند به حقیقت بندگی، قرب الهی و کمال دست می یابد.[42]


بررسی برخی روایات پیرامون عقل زن

روایاتی در زمینه عقل زنان وجود دارد که سبب شده برخی با استناد به آن ها قائل به نقصان عقل زنان شوند که به برخی از آن ها اشاره می شود:


قال رسول الله (ص):« ما رأیت من ضعیفات الدین و ناقصات العقول اسلب لذی لب منکن[43]؛ رسول خدا (ص) فرمود: هرگز ندیدم یک عنصری سست ایمان و کم خرد بتواند یک انسان با شعور را بفریبد آن گونه که برخی از زنان سست ایمان و کم خرد آنان را تحت تأثیر قرار داده و به رفتاری بی خردانه وا می دارند».


قال امیر المومنین (ع):« عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم[44]؛ خرد زنان در زیبایی آنان است و زیبایی مردان در خرد آن هاست»


قال امیر المومنین (ع):« بعد حرب الجمل فی ذم النساء: معاشر الناس ان النساء نواقص الایمان، نواقص الحظوظ، نواقص العقول و ... [45]؛ امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: ای مردم! ایمان زنان ناتمام است، بهره آنان ناتمام، خرد ایشان ناتمام....»


قال امیر المومنین (ع): «معاشر النساء خلقتن ناقصات العقول فاحترزن من الغلط فی الشهادات ... ؛ ای زنان! شما ناقص العقل آفریده شده اید از خطای در شهادت پروا کنید»[46]


با توجه به مطالب و آیاتی که در بخش های قبلی اشاره شد و اثبات همگونی گوهر و کمال و استعداد ها در زن و مرد، به نظر می­رسد بر فرض پذیرش سند این روایات باید دید به طور کلی منظور از نقصان عقل در زنان چه می­تواند باشد. در این راستا دیدگاه های مختلفی بیان شده است که به آنها اشاره ای خواهیم داشت و در پایان به توضیح دیدگاه مختار خواهیم پرداخت.


تبیین های مختلف از مدلول روایات

تبیین اول: ضعف عقل اکتسابی (تجربی)

یکی از رایج ترین دیدگاه ها این است که مقصود از نقص عقل زنان، نقص در عقل تجربی یا اکتسابی اجتماعی است. عقل تجربی یا اکتسابی نیرویی است که در درون انسان ها وجود دارد و معیار و ملاک آدمیت، تکلیف و مسئولیت پذیری آنهاست و برخورداری انسان ها از آن در قالب مشخصی نیست و قابل افزایش و کاهش است و عوامل خارجی در بروز و ظهور آن موثر است. لذا ضعف زنان از حیث عقل تجربی در نحوه مدیریت، در مسائل سیاسی، اقتصادی، علمی و تجربی است که این هم به اقتضای وظیفه ی اصلی زنان یعنی تولید و پرورش نسل و محدود بودن فرصت تجربه اندوزی، بین مردو زن ایجاد شده است. و این تفاوت اصلا مربوط به ذات و طبیعت نیست بلکه به دلیل تقسیم کار اولیه و تاریخی که بین زن و مرد صورت گرفت و بر اساس آن زن در خانه قرار گرفت و مرد در دایره وسیع تری در اجتماع مشغول به فعالیت شد، این تفاوت بین آن ها ایجاد شده است. پس زنان در آن عقلی که موجب تقرب الی الله است و از آن تعبیر به «ما عبد به الرحمن و اکتسب به  الجنان» می کنند ضعف و نقصی ندارند.


نقد:


اولاً: اینگونه تبیین با لحن و سیاق برخی روایات مانند « خلقتن ناقصات العقول؛ زنان ناقص العقل خلق شده اند» سازگاری ندارد به عبارت دیگر این تعبیر که می گوید زنان اینگونه خلق شدند با عقل تجربی سازگاری ندارد.


ثانیاً: با توجه به اینکه شرع تأکید فراوان بر رشد و تکامل انسان دارد و بین فعالیت های حیاتی انسان و تکامل بشر ارتباط بر قرار کرده چنین توجیهی قابل قبول نیست.


ثالثاً: بر اساس این توجیه منشأ و معیار تقسیم کار اولیه که زمینه پرورش عقل تجربی مردان را فراهم آورد نمی تواند چیزی جز طبیعت و استعدادهای ذاتی زن و مرد باشد پس ضعف عقل تجربی زنان نمی تواند صرفاً امری اکتسابی باشد که طبیعت در آن هیچ تأثیری نداشته است.


 تبیین دوم: ضعف عقل نظری

عده ای دیگر معتقدند که منظور از ضعف و نقص عقل زنان در مقایسه با مردان، عقل نظری است نه عملی و این عقل عملی است که به کمال و صعود انسان، درک حقایق حیات و اراده خیر مربوط می شود و ضعف در عقل نظری، نقص ارزشی محسوب نمی شود.


عقل نظری آن عقلی است که تنهامربوط به حوزه نظر است و ارتباطی به عمل ندارد و فعالیت های عقل نظری هرگز تکفل بیان واقعیت و ارزش هدف ها نیستند که روشن ترین مصداق عقل نظری، علم منطق است اما عقل عملی مدرک علومی است که مربوط به حوزه عمل می شود و این نوع عقل است که نیروهای درونی بشر مانند عقل نظری، وجدان ، اراده و نظر را هماهنگ می کند و از همه آن ها برای وصول به واقعیات بهره می گیرد.


نقد:


این تبیین با سایر معارف دین هماهنگ نیست. چرا که این دیدگاه با دعوت عام قرآن به هدف زندگی، صراط مستقیم و حیات طیبه سازگاری ندارد. زنی که در عقل نظری نقص داشته باشد و در نتیجه آن قدرت درک هدف و ارزش ها را نداشته باشد چطوری می تواند به طور مشترک با مرد مخاطب دعوت عام الهی قرار گیرد علاوه بر اینکه در تاریخ هستند زنانی که با برگزیدن هدف عالی به والاترین درجات راه یافتند.


تبیین سوم: محدود بودن دلالت روایات

عده ای بر این باورند که این گونه سخنان بیانگر یک قضیه حقیقیه نیست تا بر جنس زنان دلالت کند بلکه یک قضیه یا خارجیه است که ناظر به فرد خاص و عملکرد او در مقابل یک جریان است و یا بیان گر واقعیت عمومی زنان آن عصر است نه اینکه حکایت از حقیقت خلقت زنان باشد.


نقد:


این توجیه با عمومیت و اطلاق روایات به ویژه روایت امام علی (ع) « معاشر النساء ... نواقص العقول» سازگاری ندارد چرا که « ال» در واژه « النساء» الف و لام استغراق است و حتی تحلیل هایی که در ادامه روایت آمده مثل نصف بودن سهم ارث و ... در مورد عموم زنان صادق و از ویژگی های همه آنان محسوب شده و به فرد خاصی اختصاص ندارد.


تبیین چهارم: نظر برگزیده

 مقصود از نقصان عقل در زنان، نقصان در تعقل و بکارگیری آن است نه اینکه عقل به عنوان یک نیروی درونی در زنان نقصان داشته باشد و آن هم به این علت است که عواطف و احساسات در زنان از قوت بیشتری برخوردار است تا مردان. و این قوت عواطف نیز نقص محسوب نمی شود چرا که این شدت عواطف در کنار داشتن عقل کامل یک موهبتی از جانب پروردگار برای زنان به تناسب نقش های آنان در جهان هستی به ویژه نقش مادری است. به عبارتی دیگر شرط اول تعقل و تفکر کامل و درست، تسلط بر خویش و مهار عواطف و احساسات می باشد و از آن جا که حوزه ادراک انسان ها از شدت و ضعف عواطف و انفعالات انسانی تأثیر پذیر است، هرچه عواطف شدیدتر و قوی تر باشد تأثیر و تأثر ادراک و عاطفه بیشتر و از تأثر تعقل کاسته خواهد شد. یعنی در واقع عواطف و احساسات به عنوان مانعی برای تعقل کامل محسوب می شوند؛  لذا از آن جا که مردان از عواطف کمتری برخوردارند، مانع برای بروز و قوت تعقل در آن ها کمتر، در نتیجه اقتضای تعقل در آن ها بیشتر می شود. پس قوت تعقل در مردان به خاطر قوت خود آن ها نیست بلکه به خاطر ضعف عواطف (موانع تعقل) در آن هاست.


از این رو همان طور که گفته شد با آن که مرد و زن در خلقت، از یک گوهر انسانی برخوردارند و در زمینه استعدادهای مختلف از جمله استعداد عقلانی مساوی اند، شدت عاطفه در زنان زمینه ظهور و شکوفایی عقل در آن ها را محدود ساخته و در عوض ضعف عاطفه در مردان قدرت تعقل در آن ها را افزوده است[47].


نتیجه‌ی بحث

بنابر آنچه گفته شد، روشن گردید که بسیاری از آیات قرآن کریم شاهد این مطالبند که زن و مرد دو جلوه از نوع بشر هستند و در اصل خلقت یکسان آفریده شده اند و هیچ گونه امتیازی از لحاظ تکوین نسبت به یکدیگر ندارند و هر دو به واسطه استعداد ها و امکانات تشریعی و تکوینی عطا شده از جانب پروردگار می توانند در مسیر تکامل گام بردارند.


و از جمله این استعداد­ها استعداد عقلانی است که به طور یکسان زن و مرد از آن برخوردارند و آنچه که در این میان سبب تفاوت در این زمینه شده، میزان تعقل یا بکارگیری این قوه است که آن هم به دلیل شدت عواطف و احساسات در زنان است که به صورت مانع برای مقتضی تعقل محسوب شده و از میزان آن می کاهد البته این ویژگی نیز نقص محسوب نشده بلکه با وظایف تکوینی زنان تناسب دارد.

با این دختران ازدواج نکنید

هر چند همه ی ما بر سر این موضوع توافق داریم که هیچکس کامل نیست، اما چند ویژگی وجود دارد که اگر در یک زن وجود داشته باشد می تواند روی روابط زناشویی او در زندگی مشترک و ازدواج موفق تاثیر معکوس بگذارد.

نبض ما– راه‌های شناخت طرف مقابل زیاد است شاید بتوان گفت به تعداد آدم‌ها راه وجود دارد اما نشانه‌هایی وجود دارد که می‌تواند مثل میانبر عمل کند و کمک کند طرفین در مدت کوتاه آشنایی قبل از ازدواج به شناخت قابل‌قبولی برسند.


با این دختران ازدواج نکنید

در مورد انتخاب همسر، به شما می گوییم که با کدام دختران ازدواج حتی از نوع ازدواج موقت هم نکنید.


زن تلخ و طعنه‌ زن

به نظر می رسد این جور زنان همیشه از دست همه ی مردها عصبانی هستند! احتمالا دل آنها یک یا چند بار توسط مردها شکسته شده و همیشه در حال سرکوفت زدن و حمله ور شدن به مردها هستند و اگر فرصتی برای شان پیش بیاید با کلام آزاردهنده و توهین و ناسزای ناشی از خشم بیرون حل نشده ی خود مرد مقابل را کاملا آزرده خواهند کرد. پس ازدواج با این زنان به صلاح نیست.


 


زن عصبانی


زن خودخواه

اگر دوست دارید بعد از ازدواج خانه ای شاد و همسری داشته باشید که شادی شما هم برای او مهم باشد پس باید دور ِ زن ِ خودخواه را خط بکشید! زنی که تعیین کرده همیشه خودش در الویت باشد نخواهد توانست یک خانه و زندگی گرم و شاد و عاشقانه برای تان فراهم کند.


زن پولدوست

زنی که نسبت به مسائل مادی، توجه و تمایل وسواس گونه دارد مطمئنا نمی تواند همسر خوبی بعد از ازدواج با شما باشد. اگر توجه او نسبت به پول و مادیات بیشتر از تامین عاطفی و روحی خانواده و همسر و فرزندانش باشد، نخواهد توانست نقش خود را به خوبی ایفا کند.


زن پول پرست


زنی که برای هر کسی عشوه گری می کند

آیا جذب زنی شده اید که به نظر می رسد همیشه در حال عشوه گری و طنازی برای این و آن است؟ این زن مانند یک پروانه که از گلی به گل دیگر می رود، توجهش به تمام مردهای دور و اطرافش هست و به نظر می رسد تمام مردها جذب او می شوند.


خب، بهتر است چشمهای تان را خوب باز کنید! زیرا ترک چنین عادتی بعد از ازدواج بسیار دشوار است و شما مطمئنا تحمل دیدن و شنیدن این را ندارید که همسرتان بخواهد گفتگوهای پر از ناز و عشوه با تمام مردهای اهل محل داشته باشد!


زنی که اهل مهمانی های مداوم است

این زن به هر مهمانی دعوت می شود و حتما باید در همه ی آنها هم حضور داشته باشد، او بیشتر اوقات لباس هایی می پوشد که بیشتر از همه جلب توجه کند و به عبارتی نگین مجلس باشد! او مدام منتظر مهمانی بعدی است و به هیچ دعوتی نمی تواند «نه» بگوید.


چنین زنی بعد از ازدواج  نمی تواند اهل زندگی باشد و آرامش و عشق مورد نیازتان را به شما بدهد، چون اصلا وقتش را ندارد!


دوستی قبل از ازدواج


زنی که همیشه همه چیز برایش مهیا بوده

دختری که در محیطی بزرگ شده که همه چیز همیشه در دسترسش بوده و هرگز تجربه ی تلاش برای به دست آوردن چیزی را نداشته است، احتمال اینکه بتواند زن خوبی برای همسرش باشد بسیار ضعیف است.


فرقی نمی کند همسرش چقدر بتواند آن نوع زندگی و راحتی که این زن دوست دارد را برایش فراهم کند، چون نباید فراموش کنید که زندگی زناشویی و ازدواج گاهی واقعا نیاز به گذشت و صبر و فداکاری دارد و این چیزی است که چنین زنی برایش تمرین نکرده و آماده نشده و بعید به نظر می رسد که الان بتواند این تمرین ها را شروع کند.


زنی که بیش از حد دنبال جلب محبت است


هر چند زنان به طور طبیعی بیشتر از مردان محبت و توجه را دوست دارند اما اگر این تمایل تبدیل به وسواس شود، چیز خوبی نیست.


یک شوهر خوب حتما زمان کافی برای همسرش و رسیدگی به نیازهای او اختصاص می دهد اما این اتفاقی نیست که صد در صد مواقع روی بدهد، یعنی منطقی نیست که زن توقع داشته باشد همسرش تمام اوقات توجهش فقط و فقط به او باشد!


زن عاشق


زنی که مدام در حال کنکاش زندگی دیگران است

آیا دختری که با او ملاقات کرده اید انگار هیچ وقت یادش نمی ماند که خیلی از کارها به او مربوط نیست؟ آیا همیشه توجه و تمرکزش روی این است که فلانی چه کار کرده یا زندگی اش چطور است؟


پس مطمئن باشید که این دختر مناسب همسری شما نیست. یک مرد به زنی نیاز دارد که توجه و الویت هایش خانه و زندگی خودش باشد و انرژی اش را صرف برنامه ریزی و تصمیم گیری برای ازدواج و زندگی مشترک شان بکند نه جستجوی زندگی و حال و روز دیگران! اگر ذهن زن زندگی تان مدام درگیر چند و چون زندگی دیگران باشد، قطعا بازنده ی این نبرد، شما خواهید بود.


زنی که هراس از تعهد (نوعی فوبیا) دارد

زنی که به سختی می تواند زیر بار مسئولیت برود و برای پذیرش هر نوع تعهدی (دانشگاه، شغل، خانواده، دوستان و …) مشکل دارد نخواهد توانست تعهد ازدواج و همسر بودن را نیز بپذیرد.


اگر به نظر می رسد که علاقه‌ اش به هر چیزی موقتی است و خیلی زود نظرش تغییر می کند و همیشه دنبال سوژه ی بعدی است، مطمئن باشید که به سختی خواهید توانست توجه و تمایل او را به زندگی خودتان حفظ کنید.


زن گستاخ

زنی که معمولا بی‌ ادب و گستاخ به نظر می رسد و حتی در رفتار با آنهایی که مورد تائیدش هستند هم چنین ویژگی هایی را بروز می دهد، بدون تردید بعد از ازدواج این شدت این رفتارها دوبرابر خواهد شد. احترام قائل شدن برای انسان های دیگر، یک خصوصیت بسیار مهم و غیرقابل چشم پوشی است که باید حتما در مورد کسی که قرار است بقیه ی عمرتان را با او سپری کنید مدنظر داشته باشید.


زنی که مدام دلشوره دارد

اگر دختر یا زنی که با او آشنا شده اید مدام در حال نگرانی از همه چیز است و شما هم قهرمانانه دوست دارید دنبال برطرف کردن نگرانی هایش باشید و از این هم متعجبید که چرا معمولا اتفاق های ناخوشایند برای او می افتد، باید بدانید او کسی است که نمی تواند با تکیه بر تلاش های خودش موفق شود و اغلب با تکیه بر دیگران کارش را پیش می برد چون نگرانی های همیشگی او توان درست فکر کردن، درست تصمیم گرفتن و درست عمل کردن را از او سلب می کند و اگر شما نجات دهنده ی این خانم همیشه مضطرب باشید، بعد از ازدواج خودتان هم از پا خواهید افتاد.


زن پر استرس


از خودتان بپرسید اگر در ازدواج تان با این زن، نیاز به کمک او داشته باشید و لازم شود روی او حساب کنید چه اتفاقی خواهد افتاد. شما مجبور نیستید و برای این زندگی نمی کنید که مدام در حال نجات دادن و دلداری دادن به فرد دیگری باشید.


زن سایکوپت یا روان پلید

سایکوپت ها افرادی جامعه ستیز، حقه باز و جذابند و به نوعی اختلال شخصیت دچارند. زنان سایکوپت معمولا زیبا هستند و ممکن است این جذابیت آنها، چشمان مردان را کور کند و از دیدن حقیقت باز بمانند. به گزارش نبض ما، زن سایکوپت، نوسانات خلق و خو دارد؛ یک دقیقه مهربان است و دقیقه ای دیگر می خواهد سرتان را از بدن جدا کند! یک لحظه محبت و نوازش شما را می طلبد و لحظه ای دیگر حتی چشم دیدن شما را هم ندارد و می خواهد که هر چه سریعتر او را ترک کنید! احتمالا خود شیفته هم هست و بینشی نسبت به رفتارهایش ندارد. شاید بابت اخلاق بدش برای تان بهانه بیاورد اما شما باور نکنید!


زن کنترل گر

زنی که سلطه گر و برتری خواه است، تمایل زیادی به ریاست و کنترل شما دارد، تمام تصمیمات را خودش می گیرد و وقتی سعی دارید خودتان را ارزیابی کنید، سرکوب تان خواهد کرد. او می گوید که کجا بروید، با چه کسی ملاقات کنید و … ممکن است شما را از دوستان تان جدا کند و حتی شاید زمانی از این تعجب کنید که آیا اصلا شما در این رابطه و ازدواج وجود دارید و برایش مهم هستید یا نه، چون حق اظهار نظر و انتخاب ندارید! دوستان شما هم دیگر احترام گذشته را برای تان قائل نخواهند بود. پس بهتر است قبل از شروع زندگی با چنین زنی، جدا تجدید نظر کنید.


زن وابسته و غیرمستقل

این زن، منبع بی پایان نیازهاست! شدیدا وابسته است و با مدام اعلام نیاز کردنش دست و پای شما را خواهد بست. شما مجبورید پیوسته او را بابت عشق و علاقه تان مطمئن کنید و بگویید که همه چیز خوب است. اگر با شما تماس بگیرد و فورا جوابش را ندهید، آشفته و هراسان شده و در اولین فرصت به شما حمله خواهد کرد.


به گزارش نبض ما،اگر بخواهید چند ساعت را با دوستان تان بگذرانید، تلفن‌ تان مدام زنگ خواهد خورد چون وابسته به شماست، نیاز به ترحم و توجه شما دارد و نگرانی های مداومش را «شما» باید جوابگو باشید. مطمئن باشید هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید چنین زنی را کاملا مطمئن و خیالش را راحت کنید.



نیمه دوم زندگی زنان

نیمه دوم زندگی زنان

یائسگی یا مِنوپوز Menopause , مرحله ای از زندگی زنان است که طی آن چرخه عملکرد تخمدان ها به پایان می رسد و هورمون های استروژن و پروژسترون که توسط تخمدان ها ترشح می شود, به شدت کاهش می یابد یائسگی بخش طبیعی زندگی زنان است و آگاهی از ویژگی های خاص این دوران منطقی ترین شیوه مقابله با مسائل و مشکلات این دوره است بیشتر خانم ها به راحتی این تغییرات را بدون بروز بحران خاصی طی می کنند


دوران یائسگی در زنان، به دلیل بهبود وضعیت تغذیه، زندگی سالم تر و پیشرفت های علم پزشکی نسبت به گذشته چند سالی به تعویق افتاده است. معمولاً شروع یائسگی، بین سنین ۵۵ _ ۴۵ سال است و طی سه مرحله رخ می دهد؛


الف _ دوره شروع، که توام با نامرتبی و کاهش پریودهای ماهیانه است.


ب _ دوره میانی، که آغازگر بیماری های خاص زنان و رسیدگی های تغذیه ای _ پزشکی (مثل گرگرفتگی، تپش قلب و تغییر خلق و خو) است.


پ _ دوره پایانی که همراه با قطع کامل پریود های ماهیانه به مدت یک سال است.


• عوامل موثر بر تغییرات دوران یائسگی


تغییراتی که زنان در دوره یائسگی بدان دچار می شوند، ناشی از عوامل زیر است:


۱ _ ژنتیک و عوامل محیطی: ژنتیک از یک طرف و از طرف دیگر عادات تغذیه ای خانواده، شیوه رویاروشدن با مسائل و مشکلات زندگی، میزان فعالیت ها و ورزش های روزانه، از جمله موضوعاتی است که در اغلب خانواده ها از نسلی به نسل به دیگر انتقال می یابد.


۲ _ تنش ها و بحران های شدید عاطفی: استرس های طولانی مدت و ضربات روحی می توانند موجب توقف چرخه فعالیت تخمدان ها شوند و یائسگی زودهنگام (قبل از ۴۰ سالگی) را در زنان پدید آورند.


۳ _ شیوه زندگی: تحقیقات نشان می دهند، زنانی که عادات تغذیه ای _ بهداشتی سالم تری دارند، در سن بالاتری هم یائسه می شوند.


۴ _ سیگار کشیدن: زنانی که سیگار می کشند، زودتر دچار یائسگی می شوند، زیرا نیکوتین سیگار موجب کاهش ترشح های هورمون های تخمدان ها می شوند و توازن سوخت و ساز بدن را مختل می سازند.


۵ _ کم وزنی های حاد: زنانی که به مدت طولانی از رژیم های غذایی سخت پیروی می کنند، بیشتر در معرض یائسگی های زودتر از موعد هستند.


۶ _ پروزنی های حاد: کاهش هورمون های مترشحه از تخمدان ها موجب بروز چاقی و اندوختن چربی در بدن می شود، که البته با انتخاب رژیم های مناسب می توان به راحتی از آن جلوگیری کرد. افزایش وزن می تواند پیامدهای عمده ای مثل بیماری های قلبی _ عروقی، افزایش فشار خون و کاهش عملکرد بدن را به دنبال داشته باشد. بنابراین بهتر است، زنان در این دوران سعی کنند وزن خود را در حالت متعادلی نگه دارند و با اندک افزایشی، بلافاصله کالری مصرفی خود را کم کنند. دقت داشته باشید، سلول های چربی بسیار مقاوم هستند و در صورت ماندگاری به سختی آب می شوند.


۷ _ برداشتن رحم و یا تخمدان: در مواردی که نیاز به برداشتن رحم و تخمدان است، یائسگی نیز سریعاً رخ خواهد داد و تمامی علائم آن نیز بروز خواهد کرد. لازم به ذکر است که برداشتن رحم به تنهایی موجب یائسگی نمی شود، زیرا تخمدان ها وظیفه ترشح هورمون های استروژن و پروژسترون را به عهده دارند. به همین دلیل توصیه می شود که تخمدان ها بی دلیل برداشته نشوند.


۸ _ بروز برخی بیماری ها: برخی بیماری ها مثل ابتلا به دیابت و یا فیبروئید ها (Fibroids)، موجب تاخیر در یائسگی زنان می شود.


• علائم و عوارض یائسگی


•حالت گرگرفتگی


احساس گرم شدن ناگهانی و شدید که به طور متوسط ۵ _ ۴ دقیقه طول می کشد. گاهی این احساس با تپش قلب، سرگیجه، ضعف، تعریق و در انتها احساس سرما همراه است. علت گرگرفتگی، کاهش و قطع تدریجی هورمون استروژن از تخمدان هاست.


روش های کاستن از شدت گرگرفتگی:


۱ _ ورزش:Exercise ورزش منظم و نه چندان سنگین موجب افزایش فعالیت های غدد داخلی بدن - و از جمله هیپوفیز برای تحریک تخمدان ها و ترشح هورمون _ می شود. مطالعات اخیر نشان می دهند، زمانی که زنان طی دوران یائسه شدن هستند، اگر به طور منظم ورزش و تحرک بدنی داشته باشند، کمتر دچار تعریق و گرگرفتگی می شوند.


۲ _ تنفس عمیق :Deep Breathing روش های آرام سازی عضلات توام با تنفس عمیق نیز موجب کاهش علائم گرگرفتگی می شود. اساس این تکنیک ها به این شرح است؛ در وضعیت راحتی بنشینید، چشمان خود را ببندید و تمام ماهیچه های خود را رها (شل) کنید. در این حالت شروع به تنفس عمیق کنید و هوا را بسیار آرام از ریه های خود خارج سازید. سعی کنید در طول روز ۲۰ _ ۱۰ دقیقه این عمل را تکرار کنید.


۳ _ رژیم غذایی Diet: تغذیه مناسب موجب جذب عناصر مختلف غذاها و به دنبال آن افزایش سطح هورمون های بدن می شوند. برای مثال، خوردن شیرینی، شکلات، قهوه و دسرهای شیرین برای خانم هایی که تغییرات دوران یائسگی را طی می کنند، مناسب نیست، زیرا مواد قندی موجب افزایش هورمون های قشر آدرنال و کاهش سطح استروژن تخمدان ها می شوند. از آن جایی که با افزایش سن، میزان سوخت و ساز بدن نیز کاهش می یابد، در میانسالی میزان کالری مصرفی روزانه باید بین ۴۰۰ _ ۲۰۰ کالری کمتر از گذشته باشد.


۴ _ هورمون های گیاهی: استفاده از برخی گیاهان و مواد طبیعی در کاهش علائم یائسگی موثرند و موجب افزایش ترشح هورمون های استروژن و پروژسترون می شوند. این گیاهان هیچ گونه عوارض جانبی ندارند و در عین آن که حاوی هورمون های انسانی نیستند، ولی موجب تحریک و ترشح این هورمون ها در زنان می شوند. از جمله این گیاهان می توان از سویا، کنجد، رازیانه، هویج، شیرین بیان، جو، سیب زمینی یام yam)) پنج انگشت، فلفل بری (Vitex Agnus Castus) که به صورت قطره های روزانه ویتاگنوس (Vitagnus) موجود است، نام برد.


۵ _ ویتامین ها و مواد معدنی: تحقیقات نشان می دهند که ویتامین E یک تنظیم کننده هورمونی است که موجب افزایش ترشح هورمون های تخمدان ها می شود و سطح استروژن خون را ثابت نگه می دارد. همچنین ویتامین E موجب کاهش سرگیجه، تپش قلب، تنگی نفس، عصبانیت، خستگی و کم خوابی در زنان یائسه می شود.


•احساس خستگی


در اوایل دوران یائسگی خستگی شدید معمولاً به دلیل اختلالات خواب و کمبود استراحت در زنان است، ولی به تدریج با سازگاری تدریجی بدن و ثابت شدن هورمون ها در اغلب زنان الگوهای خواب منظم می شود و عادات خواب نیز به حالت عادی برمی گردد. در برخی موارد، خستگی مزمن ناشی از پایین بودن قند خون، کم خونی و یا کم کاری تیروئید است. روش های کاستن از خستگی: ۱ _ برای ثابت نگه داشتن قند خون توصیه می شود؛ - غذا به مقدار کم و وعده های زیاد (هر ۵ _ ۴ ساعت) میل شود. - هرگز پرخوری نکنید. - تغذیه ای سالم (کم چرب، کم شیرینی و ویتامینه ) و همراه با مواد معدنی لازم مثل منیزیم، پتاسیم، کروم داشته باشید. ۲ _ کم خونی نیز عبارت است از کاهش مقدار هموگلوبین خون، که این کاهش موجب نرسیدن اکسیژن کافی به سلول های بدن و به دنبال آن کاهش کارایی ماهیچه ها و اندام ها می شود. از عوارض مستقیم کم خونی، سرگیجه، عصبانیت، سردرد، ضعف حافظه، خواب آلودگی و شدت ضربان قلب می توان نام برد. کم خونی، ناشی از خونریزی و یا مواد غذایی به ویژه آهن است. منابع غذایی غنی از آن عبارتند از: جگر، گوشت، کشمش، حبوبات، اسفناج پخته و... بهتر است این مواد همراه با غذاهایی که حاوی ویتامین C هستند (مثل گوجه فرنگی، آب پرتقال، کیوی)، مصرف شوند، زیرا آهن بیشتری را جذب بدن می کنند. ۳ _ علت دیگر احساس خستگی در زنان یائسه، می تواند کم کاری غده تیروئید باشد. در برخی موارد این بیماری را با کاهش قند خون اشتباه می گیرند، زیرا ارتباط مستقیمی بین کم کاری تیروئید و تغییر سطح قند خون وجود دارد. کمبود موادی مثل ید، روی، ویتامین B۱ منجر به اختلالات اعمال تیروئید می شود. از جمله گیاهانی که موجب کاهش علائم خستگی می شود، می توان از بیدمشک، سنبل الطیب، زعفران، بهارنارنج، گل گاوزبان و بادرنجبویه نام برد.


•افسردگی و تغییرات خلق و خو


بیشتر زنان در دوران یائسگی به علت تغییرات زیاد جسمی، دچار بیماری ها و ناراحتی های روحی _ روانی گوناگونی می شوند، که از جمله رایج ترین آنها می توان از اضطراب، فشار عصبی، تحریک پذیری، افسردگی، عصبانیت و تغییر خلق و خو نام برد. گروهی از پزشکان تغییرات غدد و کاهش هورمون ها را عاملی برای بروز افسردگی در زنان یائسه می دانند و گروه دیگر معتقدند که تغییرات رفتار زنان ناشی از باورهای پنهان و دیدگاه های زنان از محیط و اجتماع است. احساس ارزشمند بودن، در زنان می تواند بر سلامت جسم و روان آنها تاثیر گذارد و موجب ثبات رفتاری و کاستن از مشکلات یائسگی شود.


گروهی از پژوهشگران به نقش رژیم های غذایی و تاثیر آن بر رفتارهای انسانی تاکید دارند. از جمله معتقدند؛


- کمبود ویتامینC موجب خستگی و هیجان پذیری


- کمبود ویتامینB۶ موجب افسردگی، بی خوابی و اضطراب


- کمبود ویتامین B۳موجب عصبانیت، ضعف حافظه و نگرانی


- کمبود ویتامین B۱موجب عدم تمرکز، خستگی


- کمبود کلسیم موجب کم خوابی و بحران های روحی می شود.


• تغییرات جنسی


کاهش ترشح استروژن موجب خارش و خشکی پوست در زنان می شود و مشکلاتی برای آنها به وجود می آورد که میل جنسی را در آنها سرکوب می کند.


• پوکی استخوان


استخوان ها در واقع ستون و پایه بدن را تشکیل می دهند و انواع مواد معدنی حیاتی برای به کار انداختن سیستم سوخت و ساز بدن را در خود ذخیره نگه می دارند. زمانی که خوراک روزانه ما به اندازه کافی حاوی این گونه مواد نباشد، بدن کمبود را از استخوان ها تامین می کند. بدیهی است، هر چه این کمبود بیشتر باشد، ساختمان بدن صدمات و استخوان ها کمبود های بیشتری را باید تحمل کنند. تحلیل تدریجی استخوان ها که در بیشتر موارد منجر به شکستگی، تغییر شکل، درد، ناتوانی در حرکت می شود، پوکی استخوان نامیده می شود. استخوان لگن، مهره های پشت و استخوان های دست و بازو شدیداً تحت تاثیر این بیماری قرار می گیرند. در زنان سرعت پوکی استخوان، بعد از یائسگی شدت می یابد و علت آن هم کاهش شدید هورمون استروژن تخمدان است. تقریباً نیمی از زنان ۷۵ _ ۴۵ساله دچار این بیماری هستند و یک سوم این عده پوکی شدید استخوان دارند. از جمله مهمترین علائم پوکی استخوان می توان از موارد زیر نام برد:


- درد مزمن در قسمت پایین کمر - گرفتگی عضلات پا در هنگام شب - درد مفاصل - خمیدگی قوز پشت - بیماری های لثه و دندان - کم خوابی - لرزش اندام ها


روش های پیشگیری از پوکی استخوان:برای پیشگیری و درمان پوکی استخوان باید به سه نکته توجه داشت:


اول: آیا کلسیم کافی به بدن می رسد؟ دوم: آیا عواملی موجب کاهش جذب کلسیم می شوند؟ سوم: میزان مصرف مکمل های غذایی چقدر است؟ میزان مصرف کلسیم توصیه شده برای خانم های یائسه حداقل ۱۵۰۰ میلی گرم است. (هر لیوان شیر یا ماست تقریباً ۳۰۰ میلی گرم کلسیم دارد.) هر چند مصرف کلسیم موجود در مواد غذایی اولویت دارد، اما در مواردی که نیاز بدن را تامین نکند، احتیاج به دریافت مکمل های غذایی است. هنگام مصرف این مکمل در نظر داشته باشید:


- ورزش و هرگونه فعالیت بدنی جذب کلسیم را افزایش می دهد.


- بی تحرکی موجب جذب نشدن کلسیم مصرفی می شود.


- برخی داروها، سیگار، قهوه نوشیدنی های شیرین و گازدار، گوشت قرمز و مواد غذایی پرفیبر در صورتی که همراه کلسیم مصرف شوند، مانع جذب کلسیم می شوند.


- فشار روانی و استرس موجب کاهش کلسیم بدن می شوند.


- هنگام بیماری و مریضی، جذب کلسیم کاهش می یابد.


- همزمان با کلسیم باید از موادی که حاوی منیزیم هستند، مصرف شود.


- کلسیم را بهتر است به همراه غذا و یا هنگام خواب بخورید.


- مصرف روزانه بیش از حد کلسیم (۲۰۰۰ میلی گرم در روز)، در برخی موارد منجر به سنگ کلیه و یبوست می شود.


- فسفر، نقش خنثی کننده کلسیم را دارد و اثر منفی بر روی استخوان می گذارد. (این ماده در سوسیس و کالباس زیاد است که باید از مصرف زیاد آن خودداری کرد.)


•بیماری های قلبی _ عروقی


در بر گیرنده انواع مختلف بیماری هایی که به قلب، عروق قلبی، رگ های رساننده خون به قلب می شوند. چنان چه جریان خون این عروق دچار اختلال و گرفتگی شوند، صدمات سختی به قلب وارد خواهد آمد. با کاهش ترشح استروژن از تخمدان ها این بیماری در زنان بعد از طی دوران یائسگی افزایش می یابد و موجب بالا رفتن کلسترول بد خون (LDL) و فشار خون بالا در آنان می شود. با آگاهی از نوع چربی های غذا و اجتناب از مصرف آنها می توان از بسیاری از بیماری های قلبی پیشگیری کرد. بسیاری از چربی های گیاهی که دارای اسید چرب اشباع نشده اند، سبب کاهش کلسترول بد خون می شوند و انواع گوشت های قرمز به دلیل داشتن اسید های چرب اشباع شده، سبب بالا رفتن کلسترول بد خون می شوند.


روش های پیشگیری از بیماری های قلبی _ عروقی:


۱ _ داشتن تغذیه ای مناسب (غذاهای کم چرب، بدون چربی، کم شیرین، کم نمک).


۲ _ انجام فعالیت های بدنی و ورزش منظم.


۳ _ کنترل وزن و فشار های روانی حاد و شدید.


۴ _ انجام آزمایش های پزشکی منظم و لازم (سنجش فشار خون، قند خون، آزمایش خون و...).



اختلالات روانپزشکی زنان

مقدمه

زنان نیمی از جامعه ما را تشکیل می دهند. وجود آنها اهمیت اساسی در ثبات نظام خانواده (از لحاظ مدیریت و تربیت فرزندان) و نظام اجتماعی (در مدیریت و احراز پستهای حساس، افزایش میزان اشتغال و تحصیل در دانشگاهها) دارد. مرد و زن، انسان کاملی هستند که خدا اراده کرد کنار هم زوجی را تشکیل داده، به تکمیل ابعاد شخصیتی خویش پرداخته و به یکدیگر آرامش بخشند. از دیدگاه اسلام، بر اساس آیه یکم سوره نساء، «مرد و زن در اصل خلقت، برابرند و در آفرینش بر یکدیگر برتری ندارند.» اما تفاوتهای جسمانی و فطری به طور طبیعی بین آنها وجود دارد که بر ابعاد روحی ـ روانی آنها تأثیر می گذارد. زنان نیز نابسامانی های ناشی از فشارهای روانی، اجتماعی و شغلی را مانند مردان تجربه می کنند. تفاوتهایی بر اساس شرایط اجتماعی، باورهای فرهنگی، آداب و سنن و ویژگی های جسمانی (هورمونی و غدد مثل تیروئید) بین زنان و مردان دیده می شود. نیز نقش اساسی که زنان در باروری و زایمان، سپس نگهداری و تربیت فرزندان به عهده دارند، و دوران میانسالی و سپس یائسگی که شاید خزان دوران شکوفایی و زنانگی آنها به شمار می رود. امروزه زنان به شناخت بیشتری از حق و حقوق خود نایل آمده، با تحصیل در دانشگاهها، روی آوردن به مشاغل دولتی یا خوداشتغالی، زمینه های بهتر باور خویشتن و شناخت رسالت و نقش خود در خانواده و اجتماع، برای آنها فراهم آمده است. این وضع سبب بروز تضادهایی با مردان (در خانه یا محیط کار و جامعه) گشته و هنوز بسیاری چنین نقشهایی را از زنان نمی پذیرند و با حق و حقوق آنها آشنایی ندارند. طبیعتا معضلاتی چون طلاق، دختران فراری و افسردگی بین زنان بیشتر بروز می کند.


تفاوتهای کلی

خصوصیات جسمی زنان مثل سیکل ماهیانه، دوران بارداری، زایمان، مسایل غددی و شرایط محیطی، در آنها منجر به تغییرات روانی (بیشتر از لحاظ خُلق و خو) گشته و بر کارکرد آنها تأثیر می گذارد. در برخی از محیطهای کاری چندان راغب به استخدام یا به کارگیری نیروهای زن نمی باشند به علت اینکه تصور می شود کارکرد ضعیف تری دارند. اثر اختلالات اساسی روانپزشکی از لحاظ معیارهای تشخیصی بین زنان و مردان یکسان است، ولی برخی تفاوتهای آماری از لحاظ شیوع و بروز وجود دارد. اختلال افسردگی اساسی در زنان دو برابر مردان دیده می شود. 25 ـ 15% زنان حداقل یک بار در طول عمر به آن مبتلا می شوند.


در زنان حالتی به نام «درماندگی آموخته شده» دیده می شود که ناشی از نقش پذیری دختر از خانواده خویش است. انتظاری که خانواده و اطرافیان از کودک پسر دارند تا دختر، تفاوت دارد. اصولاً پسران و مردان قادر به برون ریزی عواطف و خشم خود می باشند ولی دختران از آن منع می شوند (به خصوص در جامعه ما). مردان از قدرت ابراز وجود بیشتری برخوردار می باشند.


مردان سه برابر بیشتر از زنان خودکشی می کنند (که منجر به مرگ می شود) در حالی که زنان چهار بار بیشتر اقدام به خودکشی می کنند اما امکان دارد خودکشی آنها جدی نباشد و جهت جلب توجه صورت پذیرد. اختلالاتی از جمله اضطراب، ترسها و وسواس بین زنان و مردان با تفاوتهای اندکی دیده می شود.


بیماری اسکیزوفرنی (که شخص دچار اختلال در ارزیابی واقعیت می شود)، از لحاظ آماری در دو جنس برابر است. در اختلال بی اشتهایی روانی، 95% از مبتلایان را زنان تشکیل می دهند که بیشتر به علت اختلال در درک تصویر بدن، به خاطر توجه مفرطی که خانمها روی اندام و وزن خود دارند، پدیدار می شود.


سوء رفتار و همسرآزاری، پدیده نسبتا شایعی است، به خصوص در خانواده هایی که دچار سوء مصرف مواد هستند و فقر اقتصادی، مشکلات فرهنگی و بین فردی، در آنها دیده می شود. شوهران چنین زنانی، اغلب کم حوصله و پرخاشگر می باشند که آن را نسبت به همسر خود فرافکنی می کنند.


25 ـ 15% زنان حامله در حین حاملگی مورد آزار جسمی قرار می گیرند. این رفتارها باعث ایجاد احساس بی ارزشی، افسردگی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس در زنان می گردد که خانواده درمانی و درمان زناشویی برای برخورد با آن لازم است. تجاوز به عنف اغلب توسط آزارگران جنسی رخ می دهد و ممکن است در هر رده سنی اتفاق افتد. گاه آزارهای جنسی در جامعه دیده می شود. زنی که مورد تعرض قرار گرفته ممکن است دچار شرم، سردرگمی، ترس، خشم و افسردگی شود، که اقدامات لازم از جمله حمایت از او و گروه درمانی لازم است.


برخی اختلالات جنسی مثل بیزاری و کاهش میل جنسی، در زنان مانند مردان دیده می شود. اکثرا این مشکلات ناشی از تعارضات و مشکلات بین زوجین است که درمان زناشویی را می طلبد. البته درمانهای جسمانی در این موارد نباید از مد نظر دور شود.


اختلالات چرخه عادت ماهانه

و بلوغ


سیکل ماهیانه اکثرا بین سنین 14 ـ 11 سالگی در دختران، شروع می شود. اغلب دختران اطلاعاتی در این خصوص از دوستان، مادر یا خواهر خود کسب کرده اند. نگرش دختران به این چرخه با میزان آمادگی آنان برای رویارویی با این تغییر بدنی، بستگی دارد. تغییرات غدد (هیپوتالاموس، هیپوفیز و تخمدانها) هورمونهای استروژن و پروژسترون، تغییراتی در خلق و خوی آنها به جای می گذارد.


یکی از اختلالات مهم به نام «اختلال ملال پیش قاعدگی» (PMS) روی می دهد که تقریبا در یک هفته قبل از شروع قاعدگی هر ماهه، رخ می دهد. حدود 40% زنان لااقل علایم خفیفی از آن را دارا هستند و 10 ـ 2% واجد معیارهای تشخیصی کامل آن هستند. پیشامد این وضع، شامل علایمی است از قبیل: خُلق افسرده، احساس ناامیدی، اضطراب و تنش، خشم، تعارضات بین فردی، کاهش تمرکز، تغییرات خواب و اشتها، خستگی و علایم جسمی مثل تورم سینه، سردرد و درد مفاصل. این علایم ممکن است مخل کار یا تحصیل یا فعالیتهای اجتماعی و رابطه با دیگران شود. در صورت عدم درمان به موقع ممکن است شدت اختلال بیشتر شود. درمانهای متعددی برای اختلال پیشنهاد شده، از جمله: حمایت از بیمار در برابر بیماری و عواقب ناشی از آن، روان درمانی جهت کاهش تنش بیماری، ورزش، رژیم غذایی، اجتناب از نمک، کافئین، سیگار، مصرف ویتامینها از قبیل A، E، 6B، مواد معدنی (کلسیم و منیزیوم) درمانهای دارویی مثل مکملهای هورمونی، داروهای ضد افسردگی و آرام بخش.


در حاملگی، زنان دچار تغییرات زیستی و روانشناختی بارزی می شوند. نگرش آنان نسبت به حاملگی بازتاب اعتقادات آنهاست. گاهی احساس خودشکوفایی دارند و گاه دچار ترس و اضطراب از عدم کفایت خود برای نقش مادری می شوند. دلبستگی روانی به جنین در رحم آغاز می گردد، اکثر مردها نسبت به حاملگی همسر خود، واکنش مثبتی دارند. بسیاری از اختلالات روانپزشکی در این دوران، کاهش می یابد و از لحاظ مصرف داروها در دوران حاملگی و شیردهی احتیاطهای زیادی باید صورت گیرد.


باید به «نازایی» نیز توجه داشت که مشکلاتی از قبیل: ناهماهنگی زناشویی، تعارضات هیجانی، احساس شوک و ناباوری و درماندگی و کاهش میل جنسی در دو طرف به وجود می آورد و لازم است زوجین از این لحاظ تحت حمایت و روان درمانی قرار گیرند.


اختلالات روانپزشکی پس از

زایمان


طبق آمار، در اولین ماه پس از زایمان، زنان در معرض بالاترین احتمال برای بستری شدن در بیمارستان روانی قرار دارند که تغییرات هورمونی، مسایل روانی ـ اجتماعی مثل تصویر ذهنی که مادر از بچه دارد، حمایت ناکافی خانوادگی، مشکلات


زناشویی مثل عدم تحمل محرومیت باعث بروز آنها می شود.


احتمال ابتلا به اختلالات روانی پس از زایمان اول، بیشتر وجود دارد. نیز آنهایی که تاریخچه قبلی ابتلا به اختلالات خلقی دارند یا در فامیل آنها چنین سابقه ای وجود دارد از لحاظ بروز، تفاوتی بین خانمهای شیرده و آنهایی که به نوزاد خود شیر نمی دهند وجود ندارد. از دست دادن نوزاد پس از زایمان نیز می تواند سبب بروز افسردگی و اختلال در رفتار مادر شود.


یکی از اختلالات پس از زایمان، اندوه پس از زایمان (blue) (غم مادری) خوانده می شود که در 50% زنان رخ می دهد. اما چند روز بیشتر طول نمی کشد. از مشخصه های آن گریه کردن، خستگی، اضطراب و بی خوابی می باشد که ندرتا به سمت اختلالات شدیدتر پیشرفت می کند.


اختلال افسردگی پس از زایمان، به طور تدریجی پس از هفته دوم یا سوم، شروع می شود و در طی چند هفته یا ماه، ثابت مانده یا بهبود می یابد. میزان بروز آن 15 ـ 10% و ممکن است 9 ـ 6 ماه طول بکشد. این افسردگی موجب اختلال عملکرد مادر می شود و در توانایی او برای مراقبت از شیرخوار، ایجاد مشکل می کند. بهتر است همانند سایر موارد افسردگی، درمان دارویی و روان درمانی صورت پذیرد.


اختلال سایکدز یا اختلال در ارزیابی واقعیت پس از زایمان یکی از خطیرترین اختلالات روانپزشکی است که میزان بروز آن10001 زایمان است. معمولاً اختلالات خلقی مانند دو قطبی و افسردگی در خانواده آنها وجود دارد و آنها سپس دچار می شوند. از خطرناک ترین عواقب آن نوزادکشی (4%) و خودکشی (5%) می باشد. مادر ممکن است نسبت به شوهر، نزدیکان یا خودش دچار توهمات و هذیانهای گزنده شده، حتی منجر به خودکشی گردد. معمولاً این اختلال در عرض چند روز پس از زایمان شروع شده به طور متوسط 3 ـ 2 هفته طول می کشد. کندذهنی، بی خوابی، اغتشاش شعور، بی ربط گویی و عدم علاقه به فرزند جزو آن است. بایستی مشکلات جسمانی مانند کم کاری تیروئید و بیماری کوشینگ درمان شود.


اگر حمایت خانواده خوب باشد و درمان مناسب صورت گیرد، پیش آگهی آن خوب است. در عین حال بایستی تهدیدات زائو را جدی گرفته، از او مراقبت به عمل آید. اصلاح عوامل محیطی و روان درمانی نیز توصیه می شود. در دوران حاد مصرف داروهای خلقی و ضد سایکدز، لازم است و احتمال عود در زایمانهای بعدی وجود دارد.


در «یائسگی» در سنین پیری، دچار بیماریهایی از قبیل: فشارخون، میگرن و آرتروز می شوند. به نظر می رسد زنان در مقایسه با مردان طول عمر بیشتری دارند. با بروز یائسگی و پایان دوران بارداری، احساساتی از قبیل: تغییر شکل، احساس بی ارزشی، افسردگی و اضطراب بروز می کند، نیز علایم جسمانی مثل پوکی استخوان و کاهش میل جنسی. حمایت مناسب از فرد، به خصوص حمایت خانواده و همسر، روان درمانی و تجویز داروهای مناسب، تغذیه و ورزش، انجام کارهای هنری، برگزاری نشستهای خانوادگی و مسافرتهای تفریحی، سودمند است.